علي مهرگان[۱]
ارتباط امروز: مقاله حاضر که در اولین شماره فصلنامه تخصصی آنلاین روزنامه نگاری الکترونیک ویژه زمستان ۱۳۹۴ منتشر شده است، به بررسی ویژگیهای موج چهارم و عصر مجازی مبتنی بر اندیشه های آلوین تافلر، پرداخته است که با توجه به اهمیت موضوع کامل منتشر می شود. ارتباط امروز برای نویسنده مقاله آرزوی موفقیت می کند.
چكيده:
آلوین تافلر[۲] در کتاب موج سوم، بیان می کند که چگونه شیوه زندگی، تجارت و ارتباطات بر پايه فناوریهاي جديد در هر دوره تاريخي تغییر مي کند.به نظر او، جوامع بشری تاکنون دو دوره (انقلاب) کشاورزی و صنعتی را پشت سر گذاشته و هم اکنون در اواخر عصر فراصنعتی یا عصر اطّلاعات قرار دارند.عصر اطلاعات یا به روایتی عصر رایانهها و شبکهها، جهانی را ترسیم مینماید که بر پایه شبکههای رایانهای و تعاملات کاربران با رایانهها شکل گرفته است. جهان هم اکنون در حال گذار از موج سوم به موج چهارم می باشد.عصری که عصر مجازی نامیده می شود و بر پایه فناوریهای سه بعدی به وجود خواهد آمد. در اين مقاله برآنيم تا با مروري بر موجهاي سه گانه الوين تافلر،به بررسي موج چهارم و تغييرات گسترده ناشي از آن در ابعاد مختلف زندگي بشر بپردازيم.
کلمات کلیدی: موج چهارم، عصر اطلاعات، انقلاب فراصنعتی
بیان مسئله
موج سوم و جنبش الکترونیکی و نرم افزاری ناشي از آن، موجب باز تعریف مفاهیم کار، خانواده، آموزش، ارتباطات، تجارت و نظاير آن گردید. با توجه به زمان بندی تافلر، بشر پس از سال۲۰۱۰ وارد عصر دیگری از تکامل تمدن می شود. برخی از افراد، ازآن تحت عنوان موج چهارم یاد می کنند و عده ای دیگر آن را ادامه موج سوم و در تکمیل آن قلمداد می کنند.
همانگونه که تافلر در کتاب خود به موج سوم تمدن بشری اشاره کرده بود، در چند دهه گذشته تغییرات بسیار شگرفی در ساختارهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به وجود آمد که از این پیشتر وجود نداشت. در حقیقت زیربنای اصلی تمامی این تغییرات،گرایش به ایجاد سیستم یکپارچه رایانه ای است که با معرفی سخت افزارها و نرم افزارها و وسایل ارتباطی پیچیده در سطح دنیا توام است.
به خاطرسرعت زیاد توسعه در موج سوم، دانشمندان فکر می کردند که این تغییر اساسی برای سالیان درازی دوام خواهد یافت اما رشد فوق العاده فناوری و حضور فناوری های جدید، مثل فناوری اطلاعات، نانو تکنولوژی، بیوتکنولوژی و توانایی های بشر در تسلط بر اتم باعث شد تا این مرحله با شتاب بیشتری به جلو رفته و انتظار دیگری جهت آغاز موجی جدید در تکامل بشر، شروع به شکل گیری نماید(مقدسی،سلطانی،۱۳۸۶).
به نظر مي رسد جهان در حال گذار از موج سوم به موج چهارم يعني دنياي مجازي است، دنيايي كه تمام امور اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي آن متفاوت خواهد بود. با توجه به نظریه موج چهارم این موج، عصری به نام عصرمجازی را ایجاد می کند. عصر مجازی برپایه فناوریهای سه بعدی، باعث کوتاه شدن فاصلهها و استقلال از مکان میگردد و در نهایت منجر به کم رنگ شدن مفهوم مکان و زمان کلاسیک می شود. این معنا، بارزترین تفاوت دنیای واقعی و فضای مجازی میباشد. در دنیای واقعی انسانها در در طول زمان و در چهارچوب مکان محصور بوده و محدوده فعالیتهایشان متاثر از این واقعیات است، اما در دنیای مجازی با استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی و رایانهها، نقاط ضعف انسان و حصار زمانی و مکانی تا حدود زیادی برطرف خواهد شد و افراد می توانند و با سرعتی بسیار بالا، نیازها، خواسته ها، پرسشها و پاسخها ی خود را درمقصد و مبدا منتقل کنند(جلالي،۱۳۸۳).
فضای مجازی، قلمرویی وسیع و بدیع از امکانات، آزادیها، فرصتها، و حتی دلهرهها، آسیبها و محدودیتهایی را برای ساکنان خود به ارمغان خواهد آورد. اهمیت این قلمرو تا حدی است که امروزه برخی اندیشمندان صحبت از دو جهانی شدن دنیای معاصر میکنند. در حقیقت فضای مجازی نوع متفاوتی از واقعیت مجازی و دیجیتالی است که آن را “واقعیت خلق شده توسط رایانه” میدانند، واقعیتی که از آن رو مجازی یا مصنوعی است که در دنیای واقعی و محیط مادی، مکانی را اشغال نکرده و در اذهان کاربران و در نتیجه تعامل با واسط الکترونیکی بوجود آمده است. به عبارت دیگر فضای مجازی، فضایی است که ساکنان آن محدودیت های جسم و مکان فیزیکی را نداشته و در دنیایی با زمان غیر خطی و فضایی بدون محدودیت جغرافیایی و ملیتی بسر می برند و حتی اشخاص می توانند هویتی جدید و سوای هویت واقعی خود داشته و زندگی جدیدی را تجربه کنند(حقیقی،۱۳۸۸).
به نظر میرسد پیشرفتهای خیره کننده ارتباطاتی، ویژگیهای جدید عصر مجازی را تعیین خواهند کرد. فناوریهای ارتباطي و اطلاعاتي در عصر مجازي در زمينه ارتباطات و انقلاب اطلاعاتي و ديجيتالي همه بخشهاي جهان و جوامع را به هم نزديكتر خواهد کرد و پيامدهاي رو به تکاملي را موجب ميشود. آثار اين امر تمامی زندگی بشر اعم ازاجتماع، اقتصاد، آموزش، فرهنگ و سیاست را تحت تاثیر قرار خواهد دارد. با توجه به این امر ضروری است که برای گذر از موج سوم و آمادگي براي موج چهارم ویژگیهای اساسی این عصر را شناخته و با فهم دقیق تر از عصر مجازی و اصلی ترین ابزارهای آن،گامهای سریعتر و بلندتری جهت ورود به این عصر برداشته شود .
نظریه موج سوم تافلر:
آلوین تافلر در کتاب “موج سوم” که در سال ۱۹۸۰ نوشته شده است سیر تحول زندگی بشر و دگرگونی ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را از موج اول تا موج سوم نگاشته است. او در این کتاب دوره های تکوینی تمدن بشری را به سه دوره (موج) تقسیم کرده است. تافلر معتقد است که با شروع هرموج، ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسانها تحت تاثیر موج جدید تغییر می کند. هر موج دارای یک سمبل خاص است که زندگی انسان، نوع حکومت، خانواده، محیط کار، شیوه تولید، شیوه انتقال اطلاعات، محیط زیست، آموزش و… را تحت تاثیر خود قرار می دهد. در اینجا ابتدا به بررسی موجهای اول،دوم و سوم از نظر تافلر پرداخته و بعد از آن به موج چهارم و عصر مجازی خواهیم پرداخت:
اول : عصر کشاورزی (۸۰۰ سال قبل از میلاد تا قرن۱۷)
دوم: عصر صنعتی (قرن ۱۷ تا۲۰)
سوم: عصر الکترونیک (۱۹۵۰ تا۲۰۱۰)
موج اول: عصرکشاورزی
قبل از موج اول تحول، بسیاری از افراد بشر در گروههای کوچک و غالبا مهاجر می زیستند که از راه جمع آوری آذوقه، ماهیگیری، شکار و گله داری ارتزاق می کردند. در نقطه ای از تاریخ دهها هزار سال قبل انقلاب کشاورزی آغاز شد و جای خود را در کره زمین با گسترش روستاها، اسکان جمعیتها و ایجاد زمینهای زراعتی و شیوه جدید زندگی باز کرد. در این دوره زمین مبنای اقتصاد، زندگی، فرهنگ، ساختار خانواده و سیاست را تشکیل می داد. حیات در اطراف دهکده شکل می گرفت. تقسیم کار بسیار ساده بود و به تدریج تعدادی کاست ها و طبقات معین، نظیر اشراف، روحانیون، رزم آوران، رعایا و بردگان پدیدارشدند. در این دوره ساختار قدرت تمام و کمال استبدادی بود و تولد، مقام فرد را در زندگی تعیین می کرد. در این موج اقتصاد نامتمرکز بوده و هر ناحیه و محله بیشترین قسمت مایحتاج خود را فراهم می کرد. فرهنگ های بازرگانی نیز وجود داشت که دریانوردانش دریاها را در می نوردیدند(تافلر،۱۳۸۷،ص:۳۲).
جوامع موج اول، انرژیشان را از باطریهای حیات، یعنی نیروی عضلانی حیوان و انسان یا از خورشید، باد و آب می گرفتند. آنها درختان جنگل را برای طبخ غذا و ایجاد گرما قطع می کردند. آسیابهای بادی در مزارع نوا سر می دادند. حیوانات گاوآهن را می کشیدند. بنابراین همه جوامع موج اول از منابع انرژی که احیا شدنی بود، بهره برداری می کردند. تخمین زده شده است که اروپا تا زمان انقلاب فرانسه انرژی مورد نیاز خود را از حدود ۱۴ میلیون راس اسب و ۲۴ میلیون راس گاو تامین می کرد. تمامی انرژی های دوران موج اول احیا شدنی بودند. طبیعت قادر است جنگلها و مراتع را ترمیم نماید. رودخانه ها پر آب شوند و حیوانات و انسانها هم که بردگان انرژی محسوب می شوند، احیا پذیر هستند (همان منبع،ص:۳۶).
در دوران کشاورزی ،زندگی مردم در خانواده های بزرگ و چند نسلی سپری می شد و اقوام، دائی، عمه، خاله، شوهر، مادر بزرگ و پدر بزرگ اغلب زیر یک سقف به سر می بردندو به صورت گروهی و به عنوان یک واحد تولیدی اقتصادی، با هم کار می کردند. از انواع این خانواده می توان، خانواده دست جمعی در هند و خانواده زادروگا در بالکان و خانواده گسترده دراروپای غربی را نام برد. خانواده ایستا بود وگویی ریشه درخاک داشت(تافلر،۱۳۸۷،ص:۴۰).
نوع ارتباطات در موج اول رودر رو بود؛ اما برای ارسال پیام از مکانی به مکان دیگر به نظامهایی احتیاج بود.گفته اند ایرانیان قدیم برجها یا پست هایی خبری داشتند که مردانی با صدای قوی و رسا بر بالای آنها گماره می شدند تا پیامها را از طریق فریاد زدن از برجی به برج دیگر انتقال دهند. رومیان سرویس پیام رسانی گسترده ای به نام “کورسوس پابلیکوس” در اختیار داشتند. در سالهای ۱۳۰۵ و اوایل ۱۸۰۰ در اروپا سرویس خدمات پستی سریع السیر فعال بود و در ۱۶۲۸ بیش از بیست هزار نفر را به استخدام خود در آورده بود . آنها با یونیفورم آبی و نقره ای سر تا سر قاره اروپا را می پیمودند تا پیامهای بین شاهزادگان، امرای ارتش، بازماندگان و ربا خواران را مبادله کنند. البته در تمدن موج اول همه این کانالهای ارتباطی به ثروتمندان و قدرتمندان اختصاص داشت و افراد عادی به آنها دسترسی نداشتند. اطلاعات مورد نیاز جوامع ابتدایی بسیار ساده بود و معولا از افرادی که در مجاورت آنها می زیستند؛ قابل حصول بود(همان منبع،ص:۴۷-۴۶).
در دوران سلطه تمدن کشاورزی گاه به گاه نشانه هائی از پدیده هائی در حال تکوین به چشم می خورد. کارخانه های تولید انبوه کوچکی در یونان و روم قدیم وجود داشته و در یکی از جزایر یونان در سال چهارصد قبل از میلاد مسیح و در برمه در سال صد قبل از میلاد، چاه نفت حفر شده بوده. در بابل و مصر نظامهای اداری پهناوری شکوفا شدند. در آسیای و امریکای جنوبی، شهرهای تجاری دل بیابانها و اقیانوسها و کوهها را از ختا تا کاله می شکافتند . شرکتها و شکل های اولیه ملت به چشم می خوردند. حتی در اسکندریه قدیم، نوعی ماشین بخار ابتدائی وجود داشت . اما با اینهمه ، هنوز در هیچ کجای دنیا چیزی که بتوان به درستی تمدن صنعتی اش نامید؛ به چشم نمی خورد. این نشانه ها که رویداد های عجیب و غریبی بودند هرگز به نظام هماهنگی تبدیل نشدند و یا نمی توانستند تبدیل شوند. بنا بر این می توانیم تا سالها ی ۱۶۵۰ تا ۱۷۵۰ از جهان موج اول سخن بگوئیم(همان منبع،ص:۳۳،۳۲).
موج دوم : عصر صنعتی
با پدیدار شدن نشانه های صنعت، انقلاب صنعتی ظاهر شد و موج دوم را به راه انداخت. نظام صنعتی چیزی بیش از دودکشها و خط تولید کارخانه ها و تولید انبوه بود. یک نظام اجتماعی غنی و چند وجهی را تشکیل داد که بر تمام جنبه های زندگی اثر گذاشت و همه خصایص گذشته (موج اول) را مورد حمله قرار داد(تافلر،۱۳۸۷،ص:۲۴).
موج دوم، نظامی به راه انداخت که تراکتور را به مزرعه و ماشین تحریر را به اداره و یخچال را به آشپز خانه برد. روزنامه های روزانه، سینما، مترو و هواپیما به وجود آورد. نمای خارجی ساختمانها، صندلی های بارسلونی، تحصن کارگران، قرص های ویتامین و طول عمر دراز تر به ارمغان آورد. ساعت مچی وکیف پول بغلی را جهانی کرد و مهمتر از همه اینکه همه این چیزها را به همدیگر ربط داد و مانند قطعات یک ماشین روی همدیگر سوار کرد تا نظام اجتماعی قدرتمند تر، بهم پیوسته تر و جامعتر را که بشر تا آن زمان شناخته بود به نام تمدن موج دوم خلق نماید. همانگونه که موج دوم سراسر جوامع مختلف را در می نوردید، جنگی خونبار و طولانی میان مدافعین گذشته کشاورزی و پارتیزانهای آینده صنعتی در جریان بود. نیروهای موج اول و موج دوم رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و آنچه را که بر سر راهشان بود کنار زدند و غالبا مردم بدوی را که در مسیر خود می یافتند از میان برمی داشتند. در ایالات متحد این برخورد با ورود اروپاییهایی که به قصد برپا داشتن تمدن کشاورزی موج اول وارد این سرزمین می شدند آغاز شد. موج کشاورزی به رهبری سفید پوستان بی رحمانه به غرب هجوم برد، سرخ پوستان را بی خانمان کرد، تا اقیانوس اطلس پیش رفت و در سرزمین آنها دهکده ها و مزارع کشاورزی احداث کرد. جنگ داخلی امریکا آنطور که بسیاری از مردم تصور می کنند، انحصار بر سر مساله اخلاقی بردگی یا مسائل کوچکی مانند تعرفه گمرکی و غیره نبود. بلکه مساله بزرگتری را در بر می گرفت که عبارت بود از اینکه آیا قاره ثروتمند و جدید امریکا باید به وسیله کشاورزان اداره شود یا صنعتگران؟ نیروهای موج اول بر آن حاکم باشند یا نیروهای موج دوم؟ آیا جامعه آینده آمریکا باید اساسا کشاورزی باشد یا صنعتی؟ با پیروزی ارتش شمال، کار از کار گذشت و ایالات متحده امریکا پذیرفت تا صنعتی شود . بدین سان کشاورزی در همه زمینه ها اعم از اقتصاد، زندگی اجتماعی و فرهنگی عقب نشینی کرد و صنعت حکم فرما شد و بالاخره موج اول با پیدایش موج دوم فرو نشست(همان منبع،ص:۳۴-۳۳).
موج اول تا پایان قرن ۱۷ هنوز فرو ننشسته بود که انقلاب صنعتی همه اروپا را در برگرفت و دومین موج بزرگ تحول جهانی را به راه انداخت. این فراگرد جدید، یعنی صنعتی شدن، با سرعت بیشتری کشورها و قاره ها را فراگرفت. بدین ترتیب دو فراگرد مجزا و متمایز تحول به طور هم زمان و با سرعتهای متفاوت کره زمین را در بر گرفتند. در دوران اخیر موج دوم در اروپا، آمریکای شمالی و بسیاری دیگر از نقاط جهان در طی چند قرن، زندگی را دگرگون ساخت و همچنان به پیشروی خود ادامه می دهد. بطوریکه تا کنون بسیاری از کشورها که اساسا بر پایه کشاورزی بوده اند، تلاش می کنند که کارخانه های ذوب فلزات، اتومبیل سازی، نساجی، راه آهن و کارخانه های مواد غذایی تاسیس کنند. تافلر معتقد است که موج دوم هنوز همه نیروی خود را مصرف نکرده است(تافلر،۱۳۷۸،ص:۲۱).
انرژی موج دوم از زغال و گاز و نفت یعنی از سوخت فسیلی است و جایگزینی این انرژی ها از آنجا آغاز شد که نیوکامن ماشین بخار را در ۱۷۱۲ اختراع کرد. برای اولین بار تمدنی ظاهر شد ه بود که بیشتر از سرمایه می خورد تا از بهره پول خود. یعنی با استفاده از ذخایر زیر زمینی و استخراج آن از عمق زمین، نوعی کمک پنهانی(یارانه) برای رونق تمدن صنعتی فراهم می کردتا رشد اقتصادی را افزایش دهد. از آن روز تاکنون از هرکجا که موج دوم عبور کرده، کشورها با این تصور که می توانند از سوختهای فسیلی تا ابد استفاده کنند؛ به ساخت ساختارهای عظیم سر به فلک کشیده فنی و اقتصادی مبادرت کردند(همان منبع،ص:۳۷-۳۶).
موج دوم، تکنولوژی را به جهتی کاملا نوین سوق داد. ماشین های برقی، قطعات متحرک عظیم، تسمه، لوله، یاتاقان، پیچ و مهره و … محیط اطراف را به هیاهو کشانید. این ماشینهای جدید نقشی فراتر از تقویت نیروی عضلانی انسانها ایفا کردند. تمدن جدید، ماشین هائی را خلق کرد که قادر به شنیدن، دیدن و لمس کردن آن هم با دقت و صحتی بیش از انسان بودند. بر پایه این بنیاد فنی،گروهی از صنایع سر برآورد که مهر خاص خود را بر تارک تمدن موج دوم زد. در آغاز، زغال سنگ و نساجی و راه آهن بود، سپس فولاد و صنایع اتومبیل سازی و آلومینیوم و داروسازی و لوازم خانگی در پی آن آمد و شهرهای صنعتی عظیم ایجاد شدند(همان منبع،ص:۳۸).
در موج دوم و با انتقال تولید اقتصادی از مزرعه به کارخانه، افراد خانواده دیگر به صورت یک واحد با یکدیگر کار نکردند. با نیاز به کارگران برای کار در کارخانه، وظایف اصلی خانواده به نهادهای تخصصی دیگر واگذار شد. تعلیم و تربیت کودک را مدارس بر عهده گرفت. مواظبت از سالخوردگان به خانه های سالمندان یا مراکز رفاهی دیگر سپرده شد. بنابراین ساخت خانواده به تدریج و طی تجربه دردناکی شروع به تغییر کرد. به جای خانواده گسترده، خانواده هسته ای متشکل از پدر و مادر و فرزند، بدون خویشاوندی دست و پا گیر الگوی نوین استاندارد و مورد قبول همه جوامع صنعتی اعم از سرمایه داری و سوسیالیست گردید(همان منبع،ص:۴۱-۴۰).
موج دوم همانطور که سراسر کشورها را در می نوردید، انحصار طلبی ارتباطی را که در دست ثروتمندان و قدرتمندان بود را در هم شکست. تکنولوژی موج دوم و تولید انبوه کارخانه، به جریان یافتن انبوهی از اطلاعات نیاز داشت و این امر از عهده کانالهای قدیمی ساخته نبود. با نیرو گرفتن موج دوم کشورها در ایجاد خدمات پستی با یکدیگر به مسابقه برخاستند. اداره پست درست به همان اندازه ماشین پنبه پاک کنی و ماشین نخ ریسی برای جامعه اختراعی مفید و پر تخیل محسوب می شد. به هر حال موج خروشان پیامهای پستی که با انقلاب صنعتی همرا بود بیانگر حجم واقعی اطلاعاتی است که جریانش با پیدایش موج دوم آغاز شد. نیازهای اطلاعاتی سریعا رو به رشد جوامع صنعتی نمی توانست منحصرا از طریق نگارش برطرف گردد. تلفن، تلگراف در قرن نوزدهم اختراع شد تا به نوبه خود سهمی از بار ارتباطی رو به تورم را بر دوش گیرد. جا معه موج دوم، جهت ارسال پیام واحد به عده زیادی از افرادبه ابزاری قدرتمند نیاز داشت که همزمان، کم هزینه، سریع باشد و معتبر باشد. خدمات پستی قادرند یک پیام را به میلیونها نفر ارسال کنند. اما نه به سرعتی که تلفن می تواند پیام را ارسال کند. اگرچه تنها به یک نفر و نه به میلیونها نفر و به طور هم زمان. این شکاف باید با رسانه ها پر می شد. انتشار انبوه روزنامه ها و مجلات جزئی از زندگی روزمره کشورهای صنعتی شد. ظهور این نشریات در سطح یک کشور، انعکاسی است از توسعه همسویه بسیاری از تکنولوژیهای صنعتی جدید و ساختهای اجتماعی است. درتمامی رسانه ها ی جمعی، از روزنامه گرفته تا رادیو، سینما و تلویزیون بار دیگر اصول اساسی کارخانه را تصور می کنیم. پیامهای همسان که به صورت انبوه تولید می شوند و شبیه کالاهای همسان که توسط چند کارخانه ساخته شده باشد، به سوی میلیونها مصرف کننده سرازیر می شود. بدون این نظام وسیع و پر قدرت برای به جریان انداختن اطلاعات، توان صنعتی نمی توانست شکل گیرد و یا به خوبی عمل نماید(تافلر،۱۳۷۸،ص:۵۰-۴۸).
در جوامع موج دوم، سپهر فنی، تولید و توزیع ثروت را برعهده داشت. سپهر اجتماعی با هزاران سازمان و تشکیلات به هم پیوسته اش، برای افراد نقشهایی تعیین می کرد و سپهر اطلاعاتی، اطلاعات لازم برای فعالیت کل نظام را توزیع می کرد. آنها با هم معماری اساسی جامعه را شکل می دادند.
موج سوم : عصر الکترونیک
موج سوم كه مقارن با عصر ما است، مهمترين دوره مورد نظر تافلر است. نسل موج سومي ديگر آن انگاره ها و باورهايي كه نسل هاي قبلي داشت را نمي پذيرد. در موج سوم که سپهر دانایی مطرح است، کسی در راس قرار دارد که نسبت به دیگران از دانش بیشتری برخوردار است. آن کارخانه دار یا هر فرد ثروتمند دیگر و حتی رئیس یک جامعه برمبنای نقشه آن فردی عمل می کند که از علم و اطلاعات بیشتری نسبت به خودش برخوردار است. در اینجا قدرت اصلی دیگر دست فرد ثروتمند یا رئیس جامعه نیست بلکه در دستان فرد عالم قرار دارد. موج سوم بر این مفهوم بنا شده است که تاریخ بشر دو انقلاب را پشت سر گذاشته: انقلاب کشاورزی و انقلاب صنعتی و جوامع در آستانه سومین موج یعنی انقلاب الکترونیک قرار گرفته اند. همانگونه که انقلاب صنعتی باعث ویرانی ساختارهای نظام کشاورزی شد، انقلاب الکترونیک هم ساختارهای نظام صنعتی را متلاشی کرده و بحرانهای کنونی جهان نیز ناشی از این انتقال پر تنش است(تافلر،۱۳۷۸،ص:۶).
زغال سنگ، راه آهن، منسوجات، فولاد، اتومبیل،لاستیک و … همه صنایع شناخته شده موج دوم را تشکیل می دادند. این صنایع اساسا بر اصول ساده الکترومکانیکی مبتنی است، مقدار بسیار زیادی انرژی مصرف می کند وآلودگی و مواد زاید فراوانی از خود بر جای می گذارد و مشخصه آنها عبارت است از: دور طولانی تولید، مهارتهای سطح پایین، کارتکراری، کالای استانداردشده و بازرسیهای شدید. باآغاز انتقال این صنایع کهنه به کشورهای در حال توسعه که در آنها کار ارزانتر و تکنولوژی عقب افتاده تر بود، مشکل به خودی خود حل شد و به دنبال آن مجموعه ای از صنایع پیشرفته جدید پدیدار گردید تا به تدریج جایگزین آنها شود. این صنایع جدید با صنایع پیشین از بسیاری جهات تفاوت فاحش داشتند. آنها دیگر الکترو مکانیکی نبودند و بر پایه علوم کلاسیک موج دوم ساخته نشده بودند، بلکه آنها محصول پیشرفتهای سریعی بودند که در برخی از رشته های علمی به دست آمد و تا بیست و پنج سال اخیر یا در مرحله ابتدایی بودند یا اصلا وجود خارجی نداشتند؛ نظیر الکترونیک کوانتومی، تئوری اطلاعات، زیست شناسی مولکولی، اقیانوس شناسی، زیست بوم شناسی، فیزیک هسته ای و علوم فضایی. این علوم به ما امکان می دهد تا فراتر از واحدهای بزرگ زمان و فضا که صنایع موج دوم با آنها سر و کار داشتند، گام برداریم. از این علوم جدید و توانائیهای ما در دخل و تصرف طبیعت بود که صنایع جدیدی از قبیل کامپیوتر، داده آمایی، فضانوردی، پتروشیمی پیشرفته وصنایع بیشمار دیگر پدیدارشدند(همان منبع،ص:۱۹۲-۱۹۱).
اکترونیک و کامپیوتر بخشی از ستونهای فقرات موج سوم به شمار می روند. موج سوم به سمتی می رود که هر خانه ای صاحب یک کامپیوتر شود و این امربه اندازه داشتن دستشویی در خانه متداول خواهد شد. چنین کامپیوترهایی که به بانکها، مغازه ها و ادارات دولتی و خانه ها و محل کار وصل هستند، نه تنها تجارت از تولید تا خرده فروشی، بلکه ماهیت کارو در واقع ساختار خانواده را از نو تشکیل خواهد داد. بحران انرژی پیشرفت به سوی صنایع موج سوم را تسریع خواهدکرد تا آنجا که بسیاری از این صنایع ما را به سوی فراگردها و محصولاتی رهنمون خواهد کرد که به انرژی بسیار کمی نیاز دارند. امروزه به جای استفاده از تلفنهای موج دوم، به وسیله پیشرفتهای الکترونیک با الیافی به نازکی مو که ناقل نور هستند این ارتباطات صورت خواهد گرفت(تافلر،۱۳۷۸،ص:۱۹۵-۱۹۳).
زمانی که رسانه ها و شیوه تولید انبوه زدایی می شوند، نظام خانوادگی نیز در جریان انتقال به موج سوم انبوه زدایی خواهدشد. این حرف به معنای پایان عمر خانواده هسته ای نیست، همانطور که موج دوم پایان عمر خانواده گسترده نبود. در موج سوم در میان خانواده ها شکل واحدی وجود نخواهد داشت که بتواند برای مدتی طولانی همه اشکال خانواده را تحت الشعاع خود قرار دهد، بلکه برعکس آنچه خواهد بود تنوع ساختارهای خانواده است. به جای اینکه توده های مردم در نوع واحدی از خانواده زندگی کنند، خواهیم دید که مردم در طول زندگی خود مطابق سلیقه شخصی و عادات خود، از یک شیوه زندگی به شیوه دیگر روی می آورند(تافلر،۱۳۷۸،ص:۲۹۹).
اگر در موج دوم، حضور فیزیکی کارمندان در زمان معین، معیار دریافت دستمزد بود، در موج سوم راندمان کاری است که میزان حق السهم هر عضو یک مجموعه خدماتی یا تولیدی را مشخص می کند. اگر در موج دوم، سخت افزارها به کمک انسان می آمدند، در موج سوم این نرم افزارها هستند که به خدمت بشر می شتابند. تصورات و تفکرات آدمی به شکل کدهای صفر و یک و با کمک امواج ماهواره ای مبادله می شود. در موج سوم انسان هر روز که بیشتر یاد می گیرد، بیشتر می فهمد که با حقیقت فاصله زیادی دارد. موج سوم را موج خردورزی هم لقب داده اند و این بدان دلیل است که در این عرصه انسانها دیگر فرصت ندارند زیاد با هم صحبت کنند. همه چیز تعریف شده و برای هر تعریف یک کد در نظر گرفته شده است حتی نام افراد هم که زمانی تحت تأثیر موج اول و دوم با اسامی چون برنج کار، پیله ور صنعتی، کارخانه ای و موارد مشابه مورد خطاب قرار می گرفتند، در موج سوم تمام هویتشان در یک مجموعه اعداد خلاصه می شود. به عبارت دیگر، افراد دیگر به واسطه نام اجدادشان شناخته نمی شوند، بلکه هر فرد دارای هویتی مستقل است که این هویت در قالب ارقام خلاصه می شود. در موج سوم انتصاب به افراد خاص نژاد و ملیت به عنوان معیاری برای برتری و شناخت نیست، بلکه این کامپیوترها هستند که افراد را بر مبنای شماره طبقه بندی و تقسیم می کنند. شهر الکترونیکی که یکی از دستاوردهای موج سوم است، از این قاعده مستثنی نیست. در این شهر عقلانیت محض جای احساس را می گیرد و در دفاع از این دگردیسی اخلاقی، دولت الکترونیکی آرام آرام جایگزین مقررات مکتوب می شود. خیلی سریع اتوماسیون اداری، بایگانی های سنتی را به دست تاریخ می سپارد. در شهر الکترونیک، تماس مستقیم بین ارباب رجوع و کارمندان یک سازمان به پایین ترین میزان خودش می رسد. زیرا وظیفه اصلی هر دو، فقط وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر است، با این تفاوت که ارباب رجوع جهت طرح مشکلات، این اطلاعات را وارد می کند و کارمندان برای پاسخگویی در اداره و خلاصه در شهر الکترونیکی، واژگان جدید و اصطلاحات کامپیوتری جایگزین گویش های محلی می شود. سنت و مدرنیسم همچنان و البته در حوزه های بسیار وسیع تر، به نزاع تاریخی خود ادامه می دهند و ما که در بنیان شهر الکترونیک ، مبالغ هنگفتی سرمایه گذاری کرده ایم ،چاره ای به جز انتخاب یکی از دو گزینه را نداریم. مهم ترین چالش اساسی در این ارتباط آن است که پذیرفتن سنت، به معنای پذیرش شهر الکترونیکی نیم بند است و استقبال از مدرنیسم که محور توسعه پایدار در شهر الکترونیک است، به معنای پشت کردن به سنت می باشد. از دیدگاه تافلر، در موج سوم، با افزایش نقش ارتباطات و اطلاعات، ماهیت قدرت از ثروت به دانایی تغییر خواهد یافت.
در انتقال از سپهر اطلاعاتی موج دوم به سپهر اطلاعاتی موج سوم، روح و روان نیز دگرگون می شود. قبل از هجوم رسانه های جمعی، یک کودک موج اول در دهکده، انگاره خود را از میان تصاویری که منابع محدود و انگشت شماری مانند معلم، کشیش، رئیس یا مقام اداری و مهمتر از همه خانواده در اختیارش قرار می داد، می ساخت. موج دوم تعداد مجرایی که از طریق آنها، فرد تصاویر ادراکی خود را از واقعیت به دست آورد، چندین برابر کرد.کودک تصورات خود را از روزنامه، مجلات، رادیو و بعدها تلویزیون دریافت کرد. رسانه های جمعی به صورت بلندگوی غول پیکری درآمده اند که از قدرتشان برای یکسان کردن تصاویری که از مناطق، اقوام، قبایل و زبانهای گوناگون سرچشمه می گیرد و در بستر ذهنیتهای جامعه جریان می یابد، استفاده می کرد.
امروزه موج سوم با شدت تمام در حال دگرگون کردن اینهاست. تغییر و تحول جامعه، درون ما را به سرعت تغییر می دهد. اطلاعات تازه به ما می رسد و ما مجبوریم بایگانی خود را دائما با سرعت بیشتری اصلاح کنیم. تصاویر قبلی ما از واقعیت باید جای خود را به تصاویر تازه بدهند، زیرا اگر این کار انجام نشود، اعمال ما از واقعیت فاصله می گیرد وروز به روز توانایی خود را برای پاسخ دادن به مسائل روزمره بیشتر از دست می دهیم، تا آنجا که احساس می کنیم از پس هیچ کاری برنمی آییم. این تسریع فراگرد تصویر سازی درونی به این معناست که تصاویر بیش از پیش گذرا و موقتی می شوند. آثار هنری دورریختنی، عکسهای فوری پولاروید و عکس های فوری یک دقیقه ای، فتوکپی ها و گرافیک ها به سرعت تولید و به سرعت ناپدید می شوند. موج سوم تنها به جریان اطلاعات سرعت نمی بخشد بلکه ساختار عمیق اطلاعاتی را که اعمال روزانه ما بر آن استوار است، دگرگون می سازد و باعث ظهور و سقوط نظریه ها، ایدئولوژیها و شعارهای متفاوت سیاسی میی شود(همان منبع،ص:۲۱۸).
تافلر در کتاب موج سوم، عصر اطلاعات و دانش را در زمان اوج قدرت عصر صنعت به عنوان موج جدید مطرح کرد و آن را تغییر اساسی جهان دانست،کسی فکر دولت الکترونیکی، آموزش الکترونیکی، تجارت الکترونیکی، بانکداری الکترونیکی و ایجاد میلیونها شغل جدید در این زمینه نبود. اما زمان نشان داد که توسعه فناوریهای اطلاعات از تخیل تافلر هم پا فراتر گذاشت و جهان را در عصر نوینی قرار داد که در آن تحولات عظیمی در حال وقوع است.
موج سوم، عصر اطلاعات است كه با حضور رايانه معرفي شده، به سرعت در حال گسترش و توسعه بوده و به پيش ميرود و حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات را به شدت تحت تاثير خود قرار داده است،کامپیوتر و اينترنت مشخصترين نماد اين عصر است. هدف از به وجود آمدن اين عصر رفع نياز اطلاعاتي بشر بوده است كه با شبکه اینترنت جهانی این نیاز تا حدودی برطرف شده است.
شکل۱- موج های تغییر تاریخ بشر
موج چهارم :
نظريه پرداز موج چهارم در ایران دكتر علي اكبر جلالي است. او آغازگر صحبت در مورد موج چهارم تحولات بشري در مجامع علمي بوده است و مباحث مطرح شده در اين قسمت، از مصاحبه ها و مقالات و گفت و گوی حضوري با ايشان برگرفته شده است.
به نظر می رسد که زندگی بشر دوباره دستخوش تغییر و تحول شده است. همانطور که پدرانمان باور نداشتند روزی بتوانند از طریق سیستمهای مخابراتی با آن سوی جهان ارتباط برقرار کنند و لحظه به لحظه از اوضاع و احوال هم در هر نقطه ای از جهان اطلاع یابند، یا حتی با استفاده از تلفن همراه همیشه در دسترس بوده و عملیات اداری و تجاری خود را با آن انجام دهند، روزی خواهد رسید که افراد بتوانند در هر نقطه ای از جهان حضور یابند و حتی کسب و کار خود را نیز مدیریت کنند، بدون آنکه واقعا در آنجا حضور فیزیکی داشته باشند. همانطور که سالها پیش ژول ورن زیردریایی را در ذهن خود طراحی کرد و داستانی برای آن نوشت و لئوناردو داوینچی، ساختار یک هواپیما را طراحی کرد و به تصویر درآورد. امروزه دانشمندان تصورشان برآن است که در زندگی آینده بشر به طور کامل به فناوری مجازی دست خواهد یافت و نوع زندگی را متحول خواهد کرد. پس از تحولات بنیادینی که جامعه بشری را طی اعصار گذشته، تحت تاثیر خود قرار داده است، امروزه با آغاز حرکت به سمت عصر مجازی، مرزهای زمانی و مکانی برداشته می شوند، به گونه ای که تلفیقی از فناوری و اطلاعات این مهم را میسر خواهد ساخت. بی گمان واژه هایی نظیرتجارت، اقتصاد، بانکداری، آموزش، دولت، پول، خدمات و بسیاری از واژه های دیگر با پسوند مجازی بسیار شنیده خواهد شد(جلالی،۱۳۸۳).
جلالی معتقد است که به زودی موج چهارم آغاز می شود و انسان وارد عصر مجازی یا همان دنیای سه بعدی خواهد شد. اوعصر مجازی را نهایت توسعه اصول و کاربردهای فناوری اطلاعات در فضای سه بعدی می داند که به انسان فرصت می دهد تا بدون حضور فیزیکی و به صورت مجازی، بسیاری از امور زندگی خود را در هر نقطه دلخواه و مورد نظر انجام دهد. او می گوید: اگر انسان بتواند تخیل علمی کند، می تواند به ایده هایش برسد، همانگونه که هواپیما و موشک فضانورد بر اساس ایده و تخیل بشری طراحی و ساخته شد. تصور کنید که شما روزی از منزل خود و در پشت میز رایانه بر روی صفحه یک فروشگاه کلیک کرده و درخواست خرید یک تلفن یا موبایل را داشته باشید. گوشی مورد نظر از نمایشگر بیرون آمده و در اختیار شما قرار می گیرد. شما تلفن را به گوش خود نزدیک کرده و با آن تماس تلفنی برقرار می کنید. با گزینه های آن کار کرده و کلیه کارکردهای آن را انجام می دهید. حتی آن را در جیب خود قرار می دهید بدون اینکه جیب شما برآمده شود. این سیستم خریداری شده در حقیقت یک تصویر سه بعدی است که به طور کامل عملیات یک گوشی فیزیکی را انجام می دهد. آیا باورتان می شود که یک فنجان چای از رایانه خود بخواهید و در اختیار شما قرار گیرد، به طوریکه انگشت خود را درآن فرو برید و بسوزد؟ یا حتی با کسی ارتباط تصویری برقرار کرده و بتوانید از طریق رایانه با هم دست داده و گرمای دست وی را حس کنید(همان منبع).
شکل۲- تعامل در عصر مجازی
چهارمين موج تغيير يا عصر مجازي شرايط جديدي را خلق خواهد نمود كه بيشتر امور روزانه زندگي بشر مجازي خواهد شد. عصر مجازي مانند چتري هركس را در هر زمان و هرجا زير پوشش خواهد گرفت و محدوديتهاي زماني، جغرافيايي و فضايي كه بشر امروز با آن در ستيز است را از بين خواهد برد.
جلالی معتقد است که براي وارد شدن به عصر مجازي بايد سرعت CPU ها به چندين برابر وضعيت موجود افزايش يابد، شبكههاي پرسرعت با پهناي باند بسيار بالا وجود داشته باشد و فناوري لازم براي ذخيره حجم بزرگي از داده بر روي حافظههاي ليزري و ملكولي امكانپذير شود، نهايت اينكه، نرمافزارهاي حقيقت مجازي به صورت بر خط و بدون تاخير توسعه كمي و كيفي يابند(جلالی،۲۰۰۹،ص:۱۵۹۸).
موج چهارم دنياي سه بعدي را به جهان عرضه خواهد كرد و شرايطي را فراهم ميكند تا تخيل انسان بتواند به حقيقت نزديك شده و فضاي جديدي را معرفي خواهد نمود كه بسيار توسعه يافتهتر و متفاوت با جهان امروز است. جامعه اطلاعاتي امروز بايد چشم انداز روشني براي ادامه مسير خود به سمت رشد و پويايي داشته باشد، عصر مجازي ميتواند دورنماي تحول درازمدت جامعه اطلاعاتي امروز باشد.
شکل۳- ملزومات موج چهارم از نظر جلالي
در عصر مجازي، بيشتر امور بشر به صورت غير فيزيكي قابل انجام است: مثلاً، براي خريد از فروشگاهي دور دست و حتي در كشوري ديگر، نياز به حضور فيزيكي خريدار و فروشنده در يك مكان ثابت نيست. براي آموختن دانش، نياز به رفتن به مدارس سنتي و يا دانشگاههايي مانند دانشگاههاي کنوني نخواهد بود. يك استاد در آن واحد ميتواند در منزل دانشجو و در دهها روستا، شهر و كشور و مكان دلخواه آموزش مجازي دهد. اين حضور به قدري طبيعي خواهد بود كه دانشجو حضور استاد را در منزلش درك ميكند و احساس تخيلي حقيقي در دانشجو بوجود ميآيد. پول فيزيكي وجود نخواهد داشت، پول مجازي جايگزين آن خواهدشد. دوربينهاي مخصوصي كه به سيستم فتومتريك مجهز هستند از روي قرنيه چشم، افراد را شناسايي ميكنند و لذا نياز به داشتن كارت شناسايي و كارت اعتباري نيز نخواهد بود و به صورت خودكار بسياري از مسائل روزمره امروزي بشر انجام ميشود. بازرگاني مجازي رونق زيادي خواهد يافت و امكان عرضه كالا به هركس در هر زمان و در هر جا در اولين فرصت ممكن امكان پذير خواهد شد. توليد انبوه كالاهاي فيزيكي محدود ميشود و توليد كالاهاي غير فيزيكي مانند اطلاعات، موسيقي و فيلم، افزايش چشمگيري خواهند يافت و اقتصاد جديد را خواهند ساخت(جلالی،۱۳۸۳).
تمام اموري كه اين روزها در عصر اطلاعات و موج سوم با پيشوند “e” مطرح ميشوند، در عصر مجازي داراي پسوند مجازي خواهند شد. مثلاً بانكداري مجازي جايگزين بانكداري الكترونيكي، پول مجازي جايگزين پول الكترونيكي، تجارت مجازي جايگزين تجارت الكترونيكي، سرويسها و خدمات مجازي جايگزين سرويسها و خدمات الكترونيكي خواهند شد و در نهایت دولت مجازي جايگزين دولت الكترونيكي می شود. هزاران شغل جديد مجازي جايگزين شغلهاي سنتي و الكترونيكي امروزه خواهند شد و تعداد مشاغل مورد نياز بشر بيشتر از جمعيت روي كره زمين. جلالی معتقد است که نتيجه ابتدايي اين تحول وسيع، كه ابعاد معنوي نيز به همراه دارد، آن است كه فردگرايي و ديكتاتوري (به علت دو سويه بودن رسانهها) از جوامع حذف و كار گروهي و تفكر جمعي كه از طريق رسانهاي بر روي شبكه تار عنكبوتي امروزه شكل خواهد گرفت جايگزين ميشود. «دانش محوري» اساس اداره جوامع مجازي خواهد شد و آموزش در طول عمر به عنوان نياز اوليه بشر مطرح و جايگزين آموزش فعلي خواهد شد. تقريباً تمام امور اداره جوامع امروزي تغيير خواهد كرد و جهان جديدي جايگزين جهان فعلي خواهد شد كه در آن امكان برقراري عدالت و داشتن رفاه بيشتر حداقل بصورت مجازي براي همه فراهم ميشود.
در اين عصر همچنين تغييرات اساسي در رفتار و اخلاق بشر به وجود خواهد آمد و جو معنويت، جو غالب بر جوامع خواهد شد. جلالی معتقد است که تحول مجازی، حاصل از عصر مجازی، تمام امور مربوط به انسان متمدن فردا را تحت تاثیر قرار می دهد و این تاثیر هزاران برابر بیشتر از تاثیرات موج سوم که توانسته تحولات عظیمی تاکنون به وجودآورد؛ خواهد بود(همان منبع).
سخن آخر:
عصر بعدی، عصر مجازی و چهارمین موج تحولات عظيم بشري است. اين موج نيز همانند موجهاي پيشين، تمام جوانب زندگی بشر اعم از کار، آموزش، تفریح، تجارت، خانواده و نظاير آن را دستخوش تحول و دگرگوني خواهد ساخت. اين عصر مبتنی بر تکنولوژی سه بعدی و برپایه زیرساختهای ارتباطی نوین صورت می گیرد و با سازمانهای پیچیده و فعال همراه خواهد بود.
بسياري از كشورهاي درحال توسعه، با در پیش گرفتن روند خطی توسعه به دنبال صنعتی شدن و گذر از موج دوم هستند و نمی توانند ملزومات دنیای نوین در توسعه و پیشرفت را به خوبی درک نماید و این امر باعث از دست رفتن بيشتر فرصتها می گردد. به نظر مي رسد با پايان يافتن موج سوم و رويارويي باتغييرات سريع و گسترده موج چهارم، اين كشورها بايد از برنامه ريزي هاي سنتي خود در جهت توسعه به سمت برنامه ریزی نويني بر پايه تكنولوژيهاي موج سوم و چهارم تحولات بشري تغيير مسير دهند،تا بتوانند فاصله خود را با كشورهاي توسعه يافته كاهش دهند.
منابع :
۱- تافلر،آلوین(۱۳۷۸) موج سوم،ترجمه شهیندخت خوارزمی،تهران: انتشارات علم.
۲- حقیقی،مهرداد(۱۳۸۸) مجازی سازی،راهکاری برای آینده،دومین کنفرانس بین المللی شهرداری الکترونیکی.
۳- حیدری،امیر هوشنگ،کشاورز،مونس(۱۳۹۲) از موج سوم تافلر تا موج چهارم و پیشرانهای موثر بر عصر مجازی،فصلنامه مطالعات آینده پژوهی،شماره۸٫
۴- خرقانی،محمد مهدی،شاه رستمی،زهره(۱۳۹۰) ارزیابی شرایط ایجاد توسعه و پیشبرد جامعه اطلاعاتی در ایران،فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی،شماره۱٫
۵- مقدسی،علیرضا،سلطانی،محمد(۱۳۸۶) رهبری در سازمانهای مجازی،ماهنامه تدبیر،شماره۱۸۸٫
۶- مقومی،امین(۱۳۸۳) موج چهارم در راه است/مصاحبه با دکتر علی اکبر جلالی،مجله پرسمان،شماره۲۰٫
۷- مصاحبه با دكتر علي اكبر جلالي(۱۳۸۳) موج چهارم در راه است، پرسمان ، شماره ۲۰ .
۸- Jalali, Ali A .Mahmoodi, H. (2009)”Next Wave of change in Society”. The 2009 International joint Conference on e-CASE and e-Technology, January 8-10, Singapore.