نازیلا علوی – مشاور برنامه ریزی ارتباطات رسانه ای
جسارت بی محابای کارگزاران تبلیغاتی در به کار گیری هر ابزار، با هر شیوه، برای هر مقصود داستان جدیدی نیست. سرعت ظهور و تحول تکنولوژی ارتباطات روز به روز است و ما همچنان از سیاستگذاری برای استفاده کارآمد از آنها عقبیم. کندی روند سیاستگذاری نسبت به تغییرات تکنولوژی در دنیای امروز اجتناب ناپذیر است. اما با نقد شیوه کاربرد ابزارهای ارتباطی که قدمت بیشتری در استفاده داشته ، نقاط روشنی برای مواجهه با تحولات بعدی هویدا می شود. الگوی استفاده از پیامک های تلفن همراه در خدمت تبلیغات انبوه یکی از همین تجربه هاست.
از منظر حریم شخصی و حقوق شهروندی اینکه شماره تلفن شهروندان حتی غیر مستقیم در اختیار شرکت های تبلیغاتی و در معرض تبلیغات انبوه قرار می گیرد، مقوله ای حقوقی است که تحلیل آن را به صاحبنظران می سپارم. اما اصل مشتری مداری در خدمات ارتباطی چنین ایجاب می کند که منافع کاربران را مقدم بر صاحبان حرف تجاری دانسته و به جای در اختیار گذاشتن (حتی غیر مستقیم) شماره تلفن عموم به کارگزاران تبلیغات انبوه و سپس دادن امکان غیر فعال کردن آن به کاربر، از ابتدا اختیار فعال سازی یا غیر فعال ماندن این سرویس به کاربر داده می شد.
اما فارغ از ارزش گذاری ناچیزی که برای حق انتخاب کاربر قائل بوده ایم ، باید دید در فضای عموما یک سویه سرازیر شدن پیامک های تبلیغاتی به تلفن شخصی شهروندان، از منظر محتوایی چه رخ داده است ؟!
* ناخشنودی به جای اقناع
ارتباط گران دنیای تبلیغات ابتدای مسیر ارسال پیام ایستاده اند و آن سوی دیگر کاربرانی هستند که اغلب سرریز شدن این پیام ها را دردسر تلقی می کنند و نه یک فرصت. همین ناخشنودی کاربران از هجوم پیامک های تبلیغاتی به تلفن شخصی شان و وقتی که برای حذف آنها صرف می کنند ، ناخود آگاه عصبانیتی را موجب شده که تمایل کاربران به استفاده از خدمات موسسات پیام دهنده را کم رنگ می کند. چنین احساسات منفی موجب شده کاربران تصور کنند شرکت های فروشنده کالا و خدماتی که دائما پیامک می فرستند ، معتبر نیستند و یا آنچه عرضه می کنند مرغوب و مناسب نیست. این نگرش منفی تا به آن حد در واکنش منفی موثر بوده که کاربران بدون خواندن پیامک ها ، آنها را جمعی حذف می کنند. این امرگرچه به لحاظ آماری نیازمند بررسی و نتیجه گیری است، اما … این اصلی اساسی است که نگرش منفی نسبت به این شیوه نه به اقناع مخاطب که به نتیجه معکوس می انجامد.
* مشاوره و اطلاع رسانی غیر قابل وثوق
نشر پیام های تبلیغاتی با تیترهای جذاب و ظاهرا راهگشا از مهارت های زندگی، سلامت و … گروه دیگری از پیام های تبلیغاتی است که در قبال تقبل هزینه تایید پیام توسط کاربر، توضیحات بیشتری را ارائه می کنند. هدف نقد این شیوه نیست، اما محتوای آن به شدت جای بحث و نقد دارد. در این پیامک ها از اطلاعات پزشکی و دارویی تا مشاوره برای روابط عاطفی و همسر گزینی و تربیت فرزند مطرح می شود. در شرایطی که مسئله آگاهی رسانی و افزایش دانش سلامت چنان اهمیتی یافته که علاوه بر طرح در شبکه های مختلف، شبکه های تخصصی خاص خود را دارند و با نظارت و مشاوره متخصصین به تولید و نشر محتوا می پردازند، رویکرد مدیران سیستم ارسال پیامک با این موضوع چه بوده؟! آیا منابع مولد این گونه پیام ها که مستقیما راهبرد هایی را برای سلامت جسمی و روانی جامعه ارائه می کنند (و قادرند عامه کم دانش را متقاعد کنند )، از صلاحیت و تخصص لازم برای چنین اطلاع رسانی برخوردارند یا خیر؟
* سوء استفاده از احساسات عمومی
در هیچ جای جهان کارگزاران دنیای تبلیغات با اصول اخلاقی و انسانی بیگانه نیستند، اما آن را در اولویت مهندسی پیام هم نمی دانند. مگر آنجا که بدانند گریز از چار چوب ها اصل تجارت را به خطر می اندازد.
اخیرا وجه دیگری از درآمد زایی با ارسال پیامک رایج شده که احساسات عمومی را هدف گرفته و بر قشر ساده اندیش جامعه می تازد. در یک سال اخیر درگذشت چهره های شناخته شده و محبوب دست مایه ای تولید و نشر پیام های زرد و جنجالی شده است که گاه تاثر را به خشم نیز مبدل می کند. موضوع درگذشت کاپیتان جوان یکی از تیم های مطرح و پرطرفدار فوتبال نیز مورد چنین سوء استفاده ای قرار گرفت که ظاهرا ارتباط گر با محتوایی محرک احساسات فوتبال دوستان ، تیتر خبر فوری را درج کرد و با عدم ذکر نام کاپیتان و تیم، به کاربر اعلام می کرد که در قبال ارسال فلان عدد و تقبل آنقدر تومان جزئیات بیشتر را ارسال خواهد کرد. پیامکی که مورد نکوهش مردم و رسانه ها قرار گرفت.
و …
اینها سهم اندکی از پیامد به کارگیری هر ابزار ، با هر شیوه، برای هر مقصود است و امروز که فضای تولید و نشر پیامک از سیستم اطلاع رسانی رسمی به دنیای مجازی بسط یافته و بی محابا رو به گسترش است، چاره ای نیست جز آنکه در تدابیر کارشناسی، حق کاربران برای دریافت اطلاعات موجه، معتبر، و مبتنی بر نیاز را بیشتر به رسمیت بشناسیم.
انتهای پیام/