دکتر محسن ایلچی، مدرس علوم ارتباطات، معتقد است متاسفانه طی سال های اخیر یک پدیده نا همسو با محیط و فضای حرفه خبرنگاری در رسانه ها بسیار متداول شده است و آن دگردیسی روحیه و حرفه خبرنگاری به ویژه در رسانه های جریان اصلی و خصوصا در روزنامه های پر تیراژ تحت عنوان «کارمند خبرنگار» است.
این کارشناس حوزه رسانه از گسترش پدیده «کارمند خبرنگاری» به عنوان امری متعارف و عادی در تحریریه ها خبر می دهد و کارمند خبرنگار را فردی می داند که به تدریج از استانداردهای حرفه خبرنگاری فاصله گرفته وبه دلیل داشتن روحیه محافظه کاری، فراتر از سطح متعادل خطوط قرمز را رعایت می کند. ایشان تلاش می کنند که برای حفظ بقای موقعیت فردی و سازمانی شان دست به هیچ اقدام یا حتی رفتار متعارف مخاطره جویانه که ویژه حرفه روزنامه نگاری است، نزنند.
دکتر محسن ایلچی ادامه داد: در حرفه روزنامه نگاری مجموعه ای از رفتارهای عرفی و مورد پسند همگان وجود دارد که حتی می تواند در شرح وظایف شغلی خبرنگاران در حوزه مدیریت منابع انسانی سازمان های رسانه ای به آن اشاره نشده است. البته این گونه هم نیست که اگر شما به عنوان خبرنگار، براساس وظایف حرفه ای و میثاقی نانوشته ای که با جامعه دارد، دست به هیچ اقدام حرفه ای نزنید، بخش منابع انسانی در ارزیابی شایستگی فردی یا سازمانی به شما بگوید که خبرنگار هستید یا کارمند خبرنگار.
وی در پاسخ به این سوال که مصادیق رفتار کارمند خبرنگاری چیست؟ گفت: به طور معمول، این گروه از خبرنگاران اول کارمند هستند تا اینکه خبرنگار باشند. طی ساعتی از روز، گاه از سردبیر هم دیرتربه تحریریه می آیند. بعد سراغ خبرگزاریها و وب سایتهای خبری می روند و در نهایت بعد از اینکه جریان خبری یا نبض خبری اتفاقات آن روز حوزه خبری مربوطه از محل سایر خبرگزاری ها گرفتند، شروع به مهندسی سازه های خبر براساس گزارش ها و اخبار دریافتی از خبرگزاری ها کرده و با اضافه کردن چند پاراگراف لینک ولید، ظاهرا یک گزارش تحلیلی از آب در می آورند. چند پاره خبر و خرده خبر هم می ریزند داخل صفحه و همین.
مدرس روزنامه نگاری اقتصادی، مهترین ویژگی رفتار کارمند خبرنگاران را عافیت طلبی هنجاری شده می داند می گوید: پشت میز نویسی، کپی پیست کاری خبری، لکه گیری یا درج کامل اخبار سایر منابع، عدم توجه به خلق سوژه و جریان سازی، عدم درج منبع خبر، عدم توجه به گزارش های میدانی، پخته خواری از محل سایر منابع، شکلی و شمایلی دیدن تمامی محصولات رسانه های به جای کیفیت نگری و نبود توجه به محتوی آنها، خود سانسوری شدید فراتر از خط قرمز سردبیر، سازمان رسانه ای و فضای عمومی کشور از جمله نمونه های رفتاری آنهاست.
وی با وصف این مساله که پدیده «کارمند خبرنگار» باعث پیری زودرس تحریریه ها، افت خلاقیت، سوژه پروری، تامل تحلیلی و درنهایت کاهش انگیزه حرفه ای روزنامه نگاران می شود، گفت: وقتی که کارمند خبرنگاری به عنوان یک رفتار سازمانی متداول در می آید، همانند این است که خون درکف تحریریه های خشکیده است و از تولید ضرب دارمحتوی خبری نیست.
ایلچی اضافه کرد: دیگر نمی شود عملکرد کمی و کیفی خبرنگاران را براساس پارامترهای حرفه ای نظیر جریان سازی، محتوی مطلوب، واکنش سریع به رویدادها، پوشش خبری با زاویه دید بکر و جدید، بازآفرینی رویدادهای نوستالژیک، پاس کاری و رقابت میان رسانه ای، شالوده شکنی مثبت، استفاده از منبع خبری معتبر و مورد تفاضا، نگهداشت و جلب توجه مخاطب، میزان نقل از اخبار رسانه از سوی سایر رسانه های معتبر مورد ارزیابی قرارداد، بلکه ملاک سنجش یا تنبیه و پاداش و تشویق تحریریه براساس میزان حضور، ساعت کارورود و خروج و بستن صفحات و نظیر آن ملاک قرار می گیرد.
وی خاطر نشان کرد: عمق فاجعه اپیدمی شدن پدیده کارمند خبرنگاری به اندازه ای است که باعث شده ستون یادداشت ها، ستون به نقل از پست های ایسنتاگرام سلبریتی ها و صفحه آخر روزنامه ها(گوناگون) به جذابترین بخش روزنامه های مبدل شده است. واقعا کجاست مصاحبه های چالشی و عمیق یا گزارش های تحقیقی تکاندهنده و جریان ساز؟
وی با اشاره به اینکه میان عملکرد کارمند خبرنگاران با کارمند بخش های اداری سازمان های رسانه ای نمی توان تفاوتی قائل شد، گفت در چنین تحریریه هایی عنصر تلاش و خلاقیت، تمایز و متفاوت بودن به تدریج از بین رفته است و نسل جدیدی که کمتر فرصت مصاحبت با نسل قبل را داشته و بعد از مدتی در تحریریه ای حضور پیدا می کند، اصطلاحا سن و سال دار می شود و درنهایت هم تصور می کند که روزنامه نگاری یعنی همین. «صبح بیایم،کارت بزنیم و خبر ادیت کنیم و بریم.»
ایلچی اشاره کرد: برعکس بسیاری از کارشناسان من اتفاقا براین باور نیستم که روزنامه نگاران ایرانی سطح و توان علمی و تخصصی اندکی دارند، بلکه غالب آنها توانمند و حرفه ای و خیلی از آنها کار بلد هستند. اما روحیه یا مزاج کاری شان دچار دگردیسی شده،زیرا در بزنگاه ها خوب خودشان را نشان می دهند.
وی کارمند خبرنگاری را محصول علل فردی، سازمانی و اجتماعی متعددی دانسته و می گوید: یکی از دلایل عمده شکل گیری تدریجی چنین وضعی، خواست سیستم سازمان های رسانه ای است. وقتی به تدریج نقش بخش خصوصی در نظام رسانه ای پر رنگ می شود، سازمان ها و بنگاه های رسانه ای به دلیل ملاحظات اقتصادی و تجاری حاضر به پذیرش حداقل سطح ریسک حرفه(روزنامه داری و روزنامه نگاری) و جدال رسانه ای با عناصر و نیروهای اجتماعی نمی شوند. حالا چه سازمان یا نهاد دولتی باشد و چه بنگاه و شرکت بزرگ و کوچک خصوصی. حتی اگر خروجی فعالیت بازیگران عرصه اقتصاد به زیان افکار عمومی و مردم باشد، رسانه ها چشم شان را می پوشانند و حتی معکوس عمل می کنند. تجربه این رفتار رسانه ای را بارها و بارها داشته ایم. آنها به دلیل ملاحظات اقتصادی نمی خواهند نقش اصلی شان را بازی ایفا کنند. البته اگر هم از منظر سرمایه گذار رسانه ای به موضوع بنگریم به مجهولات دیگری می رسیم که دارای توجیهات نظری است.
ایلچی با اشاره با اینکه باید مساله را فراتر از سطح انگیزه های فردی مورد توجه قرار داد، یادآورشد: «کارمند خبرنگاری مولود یک جامعه رسانه ای با هنجارها و ارزش های چند بعدی حاکم بر فضای معرفی می کند که اگر به صورت واقع بینانه بخواهیم به مساله بنگریم با چالش ها و دغدغه های حرفه ای دیگر مواجه می شویم.
وقتی چالش های مدیریت چند بعدی رسانه ای از سطح مدیریت و سیاستگذاری کلان رسانه به پایین ترین سطح عملیاتی یا جبهه مواجه با رویدادها امتداد پیدا می کند، آن وقت می بینید که خطوط قرمز در سازمان های رسانه ای فراتر از آن چیزی که به صورت عرفی، ذهنی و نگرشی در میان اذهان عمومی وجود دارد، از سوی سازمان های رسانه یا پیگیری و اجرا می شود. در این حالت هم اصولا نیازی به استفاده اهرم های نظارتی از سوی حاکمیت هم نیست.
وی می گوید: اگر بخواهم ساده تر بگویم، کارمند خبرنگاران امروز قبل از اینکه کارکرد کارمندی شان پررنگ شود، اول خبرنگار بودند، اما وقتی دیدند که مدیریت تحریریه روزنامه ها از درج خبر به معنای «نیوز» به طور جدی امتناع کرده و نیوز را در یک قرارداد یا همزیستی به خبرگزاری ها برون سپاری کرده است، دیگر به سراغ نیوز نمی روند، حتی اگر نیوز را به صورت اختصاصی در اختیار داشته باشند.زیرا درج خبر، مصادف است با پذیرش ریسک! قاعده شده است که اول باید خبرگزاری ها منتشر کنند و بعد روزنامه ها از روی آنها بردارند و نشر دهند!
ایلچی بارها و بارها مشاهده کرده است خبرنگار یا دبیر سرویسی از یک واقعه خبری جذاب اطلاع دارد، اما به دلیل اینکه روزنامه از انتشار گزارش واقعه امتناع می کند، از طرح شفاهی آن هم امتناع ورزیده است.
این کارشناس رسانه با اشاره به این که واقع بینانه باشیم، در چنین حالتی تسری دادن تعریف حرفه سخت و زیان آور برای این گروه از خبرنگاران بسیار دشوار است، گفت: کارمند خبرنگاری معلول علل و چرایی های بزرگتر است. جدای از اینکه علت ها چیست؟
کند شدن تیغ رسانه های جریان اصلی در عصر توسعه رسانه های نوین، برعکس باعث تضعیف اقتصاد رسانه ها و خنثی شدن آنها در هدایتگری افکار عمومی و جایگاه رسانه در میان مخاطبان می شود و در کلان قضیه، این روند به سود بازیگران اصلی، جامعه نیست. خنثی شدن رسانه های به معنی از بین بردن نهادها و سرمایه های اجتماعی است.
انتهای پیام/