مهارتهاي روزنامهنگاري چگونه ميتواند به پيروزي كانديداها كمك كند؟
مهران بهروزفغاني*
اگر با من موافقت نكنيد حتي واكنشهاي متفاوت هم داشته باشيد، به شما حق مي دهم، چون ميخواهم تاسف بخورم كه چرا ما براي پديدهاي مانند انتخابات (چه رياست جمهوري و چه شوراها)، روزنامهنگاري حرفهاي نداريم. البته كه در زمان بحرانهاي شهري هم روزنامهنگاري و مديريت رسانهاي بحران هم نداريم و همينطور اين فهرست را شما تكميل كنيد؛ ما روزنامهنگاري جنگ نداريم (حالا كه خوشبختانه نيازي هم به آن نداريم)، روزنامهنگاري دانشجويي هم نداريم و….
خب، صورت مساله را گفتم. آنهايي كه علاقهمند به دانستن بيشتر درباره ضرورت چرايي وجود روزنامهنگاري انتخابات و پديدههاي ديگر مدني هستند، حتما همين روزها و هفتهها، مي توانند نمونههاي بسياري را جمعآوري كنند؛ روزنامههاي مكتوب، محتواهاي آنلاين و … خلاصه نشر الكترونيك را.
نكته كليدي و آنچه كه روزنامهنگاري انتخابات را از بقيه محتواهاي معمول و جاري بايد جدا كند، توجه و تاكيد بر داشتن سبك، تاكتيك و تكنيك است و بعد از توجه به اينها بايد زاويه و رويكردهاي متفاوت و جديدي را در خبرنويسي، تيترنويسي و بستهبندي محتواهاي خبري و تحليلي وارد كرد.
شما براي نوشتن خبرها، گزارشها و تحليلهاي انتخاباتي، بايد سبك و شيوه متفاوتي را به كار بگيريد. اصلا چرا مي گويم شما؟ همين خود ما، خودم من. اگر قرار باشد خبر انتخاباتي بنويسم، حتما بايد از سه عنصر چه؟ چرا و چگونه؟ استفاده كنم. سنگيني بار همه محتواهاي نوشته ما / شما / بايد بر اين عناصر حبري باشد. در غير اينصورت همه محتواهاي خبري و تحليلي انتخابات به شيوه ديگر خبرها و گزارشهاي معمولي غيرانتخاباتي تهيه و توليد ميشود. اينجاست كه مخاطب روزنامه شما را نميخرد، كانال تلويزيون داخلي را عوض ميكند و كانالهاي خارجي را ترجيح ميدهد.
تا به امروز تقزيبا همه روزنامهها و سايتها و خبرگزاريها فقط بر عنصر « كه » توجه دارند، درحالي كه در اين دوره از انتخابات عنصر شهرت به كار روزنامهنويسي و جذب مخاطب نميآيد. روزنامههاي مثلا پرشمارگان را ورق بزنيد، از بس همه خبرهاي با گوينده و ناقل و فعال شروع ميشود، ديگر انگيزهاي براي خواندن و پيگيري نمي ماند. مخاطب اين روزهاي ما، از دنياي سال ۹۲ خيلي فاصله گرفته است.
نمونههاي بسياري را در همين روزهاي مثلا پرشور تبليغاتي مي بينيد كه هنوز خبرها و تحليلها را مانند آگهي تسليت مينويسند، ويژه برنامههاي تلويزيون و راديو هم كه تكليفشان معلوم است. در اين ميان تا حدودي بعضي سايتهاي خبري و يا تحليلي هستند كه قدري متفاوت و متنوع اطلاعرساني ميكنند. در بيشتر موارد هم متاسفانه اگر تفاوتي هست، نه آگاهانه و براساس استراتژي و تاكتيك، بلكه كاملا غيرارادي و سهوي، مطلب و محتواي متفاوتي نوشته و توليد شده است.
داشتن نيروهاي خبره و آگاه، برنامهريزي و داشتن استراتژي با هدف اقناع و ترغيب مخاطب(شما بگو رايدهنده)، تعيين سبك خبرنويسي، استفاده از همه مهارت هاي روزنامه نگاري و داشتن الگوي مناسب براي اطلاعرساني درست، صحيح، بهموقع و هدفمند انتخاباتي همه اندك كليدهاي كارگشايي است كه رسانههاي وابسته به كانديداهاي انتخابات لازم دارند، ولي اول اینکه اساسا اين نكتهها را نمي دانند و كسي آگاهشان نكرده و دوم، به فكرشان نميرسد يا نميخواهند از روزنامهنگاران باتجربه بهرهمند شوند.
روزنامهنگاري عقيم ايران گاه به وقت يك هيجان اجتماعي و يا شايد ملي، فقط اعلام حضوري سنتي مي كند. ابزارهايش شايد نوين شده باشد ولي مبناي تفكر بيشتر مديران رسانه و سردبيرانش، در همان سه چهار دهه قبل مانده است. تقريبا هيچ كدام از سردبيران روزنامههاي مهم و موثر، اصلا نمي دانند محتوايشان بر اساس چه «سبك» نوشته ميشود؟ تكنينكها مهارتهاي روزنامهنويسي و روزنامه نگاري يعني چه؟ تاكتيك هاي حرفهاي در چه شرايطي و در كدام بزنگاهها مي تواند موثر و كارآمد باشد.
*روزنامهنگار، دانشجوي دكتراي روزنامهنگاري
انتهای پیام/