*احمد جعفری چمازکتی
اشاره:
يكي از بزرگترين فاجعه های قرن که در ۲۶ دسامبر سال ۲۰۰۴ ميلادي (۶ ديماه سال ۱۳۸۳) بوقوع پيوست، وقوع سونامي در آسيا بود که ابعاد فاجعه انساني آن دنيا را تكان داد و قلب اين فاجعه در استان آچه اندونزي بود.
خسارات ناشي از سونامي و تحليل رفتن قواي مبارزان آچه، رهبران جنبش در داخل و خارج از كشور را به اين نتيجه رساند كه براي بازسازي استان مصيبت زده آچه چاره اي جز آن ندارند كه پاي ميز مذاكره حاضر شوند.
مارتي آهتيساري، رييس جمهوري پيشين فنلاند، ديپلمات برجسته در ميانجيگري و رييس ابتكار مديريت بحران (CMI) ، ميانجيگري مذاكرات صلح آچه را بر عهده گرفت.
پس از پنج دور گفت وگو ميان نمايندگان دولت مركزي اندونزي و جنبش آچه در هلسينكي فنلاند و با امضاي يادداشت تفاهم صلح در تاريخ ۱۵ اوت (۲۴ مرداد ۱۳۸۴ )، به سه دهه خونريزي در استان آچه پايان داده شد.
عفو زندانيان سياسي جنبش آچه آزاد ، تاسيس احزاب سياسي محلي در این استان ، عقب نشيني نيروهاي امنيتي غير محلي ، تشكيل دادگاه حقوق بشر و تاسيس كميسيون مصالحه و حقيقت از مفاد يادداشت تفاهم صلح بود.
* آچه در گذر تاريخ
منطقه آچه – سوماترا، در شمال جزيره سوماتراي اندونزي واقع شده است. اين قلمرو كه قدمت آن به قرن پانزدهم ميلادي مي رسد از جمله مناطقي است كه به علت قدمت و اصالت خاص خود هرگز در مقابل استعمار هلند ساكت ننشست.
طي قرن هفدهم ميلادي قلمرو آچه اندونزي يكي از پرقدرت ترين مناطق در منطقه جنوب شرقي آسيا و مركز آن ” باندا آچه ” مهمترين مركز تجاري وقت اين منطقه به شمار مي آمد.
اين قلمرو از نظر جغرافيايي نيز به جهت قرار گرفتن در بين دو اقيانوس بزرگ جهان شامل اقيانوس هند و آرام از يك طرف و نزديكي آن به تنگه ملاكا از سوي ديگر، بر اهميت آن از نظر ارتباطات جهاني افزوده است.
اشغال تنگه ملاكا به عنوان عمده مركز تجاري منطقه از سوي پرتغاليها در سال ۱۵۱۱ ميلادي پاي بازرگانان عرب ، ترك و هندي به منطقه آچه را باز كرد. با ادامه ورود بازرگانان خارجي به قلمرو آچه ، اين منطقه در اواسط قرن شانزدهم ميلادي به عنوان مركزي برای تجارت بازرگانان خاورميانه و هند با منطقه جنوب شرق آسيا قرار گرفت. اين وضعيت همچنان ادامه يافت تا در اواخر قرن شانزدهم ميلادي بسياري از بازرگانان اروپايي براي انجام تجارت هاي خود در منطقه آچه – سوماترا با يكديگر به رقابت مي پرداختند.
در طول نيمه اول قرن هفدهم ميلادي قلمرو آچه يكي از قدرتمندترين مناطق تجاري در جنوب شرق آسيا به شمار مي آمد. قلمرو آچه عظمت سياسي خود را، چه از بعد داخلي و خارجي ، در اين قرن با فرمانروايي سلطان ” اسكندر مودا ” ( سال هاي ۱۶۰۷ تا۱۶۳۶) به دست آورد.
پيش از اين آچه تنها به منظور ايستادگي در مقابل استعمار پرتغاليها به منطقه واحد با عنوان قلمرو آچه خوانده مي شد. با آغاز سلطنت سلطان مودا كه قلمرو وي تمامي بنادر مهم شامل ساحل غربي سوماترا و ساحل شرقي شبه جزيره مالايي را در برگرفت، حتي بازرگانان خارجي نيز براي ورود به اين قلمرو موظف به اطاعت از فرامين سلطنتي بودند. حتي زماني كه بخش هاي مختلف مجمع الجزاير اندونزي در سيطره امپراطوري استعماري هلند قرار گرفت، منطقه آچه به شهادت تاريخ يكي از سخت ترين مناطق براي هلندي ها در تسلط بر آن بود. در سال ۱۹۰۳ پس از ۳۰ سال جنگ، هلند بالاخره با مشكلات فراوان موفق به آرام كردن منطقه آچه شد اما به واقع ايستادگي و مقاومت مردم اين منطقه هرگز در مقابل استعمارگران خاموش نشد.
پس از اشغال اندونزي به دست ژاپن طي سال هاي ۱۹۴۲ تا۱۹۴۵ميلادي ، هلندي ها براي ابقاي استعمارشان در مجمع الجزاير اندونزي تلاش و انديشه هاي بسيار كردند اما منطقه آچه از آن مناطقي بود كه هلندي ها حتي يكبار هم به فكر محكم كردن پاهايشان در اين منطقه نيفتادند. بدنبال انتقال حاكميت به اندونزي در سال ۱۹۴۹ ميلادي ، ” تنكو محمد داوود بيوريوه ” Beureueh Daud Muhammad Tengku مبارزات خود را براي دستيابي به استقلال آچه آغاز کرد و تا بيش از يك دهه ادامه داد. پس از مقاومت هاي بسيار، بالاخره تنكو محمد پذيرفت كه آچه بخشي از قلمرو دولت اندونزي باشد. تنكو محمد كه در سال ۱۹۸۸ ميلادي درگذشت، در حقيقت اولين رهبر مقاومت آچه محسوب مي شود.
به دليل تاريخ مقاومت و پايداري مردم آچه، احمد سوكارنو و محمد سوهارتو رييسان جمهوري اندونزي در دوران حكومت خود متوجه اين حقيقت بودند كه بايد در برخورد با آچه، احتياط بيشتري را در دستور كار خود قرار دهند. مسوولان وقت دولت اندونزي با آگاهي از حساسيت هاي موجود در برقراري روابط با منطقه آچه، سعي مي كردند تا از تحميل كنترل بيش از حد دولت فدرال در امور ديني و آموزشي آچه خودداري كنند.
در حقيقت آچه در آن زمان آخرين سنگر ” انجمن مسلمانان ” موسوم به “پي.پي .پي” (PPP) بود .
حزب دولت وقت اندونزي به نام “گلكار” به رغم دستكاري و تقلب در انتخابات عمومي، همواره با شكست هاي سنگين انتخاباتي روبرو مي شد. در سال ۱۹۸۲ آچه تنها استان اندونزي بود كه اكثريت قريب به اتفاق نمايندگانش در مجلس اين كشور از اعضاي حزب دولتي گلكار نبودند. وقتي كه در سال ۱۹۸۶ انجمن مسلمانان آچه به اجبار دولت اندونزي مجبور شد تا ويژگي اسلامي بودن را از اين حزب حذف كرده و “ايده مردم سالاري پانكاسيلا” را بپذيرند، حزب دولتي گلكار موفق به پيش راندن اهداف خود در آچه شد. ايده ” مردم سالاري پانكاسيلا ” طرحي از سوي دولت وقت اندونزي براي ايجاد تعادل ميان ” ديكتاتوري سوكارنو ” و ” مردم سالاري غربي” بود.
پس از آن آنكه يك فرماندار بومي براي آچه انتخاب شد، موقعيت حزب گلكار در انتخابات سال ۱۹۸۷ ميلادي در اين منطقه تقويت شد. فرماندار بومي آچه با دادن قولهاي مبني بر ايجاد تسهيلات در قالب طرح هاي توسعه اي در منطقه، موفق شد تا بسياري از ساكنان آچه را در حمايت از حزب دولتي گلكار ترغيب كند. با همه اين تدابيري كه دولت وقت اندونزي براي تسلط بر منطقه آچه انديشيد به دليل آنكه انجمن مسلمانان آچه همچنان از حمايت قاطع سه منطقه شمالي شامل ” آچه بسار ” و ” پيدي ” و ” آچه اوتارا ” برخوردار بود موفقيت پيش بيني شده براي حزب گلكار در انتخابات سال ۱۹۸۷ همچنان شكننده و سست به نظر مي رسيد. تمهيدات صورت گرفته به پيروزي حزب گلكار در انتخابات سال ۱۹۸۷ انجاميد تا دولت اندونزي اين فرصت را بيابد كه حجمي از تبليغات جهت دار را مبني بر اينكه آچه اي ها بالاخره پس از مدتها پذيرفتند كه اول اندونزيايي و بعد آچه اي هستند ، منتشر كند.
اما تحولات بعدي در منطقه، بر اشتباه تحليلگران و دولتمردان عرصه سياست صحه گذاشت.
*اعلامیه شيخ ديتيرو
در چهارم دسامبر سال ۱۹۷۶ “شيخ ديتيرو دكتر حسن محمد” رييس جبهه آزاديبخش ملي آچه، استقلال اين منطقه را اعلام كرد. وي كه چهل و يكمين رييس (فرماندار) منطقه آچه بود ، با انتشار اعلاميه اي خطاب به جهانيان گفت : ما مردم آچه برخورداري از خودمختاري را حق خود دانسته و خواستار حراست از سرزمين هاي اجدادي خود هستيم. شيخ ديتيرو در منطقه تيرو واقع در شهر پيدي بدنيا آمد و داراي درجه دكترا در روابط بين الملل از دانشگاه كلمبيا بود. وي از مبارزاني بود كه سالهاي متمادي با نيروهاي متجاوز هلندي جنگيد. مورخان متخصص در مسايل جنوب شرق آسيا، اعلاميه استقلال دكتر ديتيرو را از جمله اسناد و مدارك معتبر در خصوص استقلال اين منطقه مي دانند.
تاريخچه مبارزات مردم آچه عليه استعمار بيگانه، نشان از مقامت و ايستادگي اين منطقه براي دستيابي به استقلال و آزادي است. بر اساس شواهد تاريخي اولين اقدام نظامي قدرت هاي استعماري در منطقه جنوب شرقي آسيا با تلاش هلند در تاريخ ۲۳ آوريل سال ۱۸۷۳ براي اشغال آچه با مقاومت و پايداري مردم منطقه درهم شكسته شد. مردم آچه پس از تحمل ۷۰ سال رنج و زحمت حاصل از جنگ ، در ماه مارس سال ۱۹۴۲ نيروهاي استعمارگر هلندي را مجبور به خروج از سرزمين هايشان كردند.
با مطالعه تاريخ منطقه آچه اين حقيقت به دست مي آيد كه مردم اين منطقه از آسيا همواره خواستار برخورداري از استقلال بوده اند. اين خواسته ، به دور از تحليل هاي رنگارنگ رسانه هاي بين المللي، به آن دليل است كه منطقه آچه به طور طبيعي خواستار ابقاي هويت، حقوق و موقعيت تاريخي خود به عنوان يك منطقه مستقل و آزاد است. به جرات مي توان اذعان كرد كه انگيزه آزادي و استقلال در آچه با برخورداري از قدمت ۱۲۲ سال ، هرگز در انديشه مردم اين سرزمين كم رنگ نشده است.
آرمان تاريخي مردم آچه براي دستيابي به استقلال و آزادي و نبرد آنان عليه استعمارگران خارجي، با سازماندهي جبهه آزاديبخش ملي آچه در تاريخ ۲۹ نوامبر سال ۱۹۷۶ و شروع مبارزات سازمان يافته آنها عليه دولت اندونزي، سالهاي پس از ۱۹۷۶ دوران نبردهاي سازمان يافته و چريكي جنبش آچه عليه دولت مركزي اندونزي بود.
در خلال اين سالها دولت مركزي با اتخاذ تصميم هاي سركوبگرانه به كشمكش ها در اين منطقه دامن زد.
با سقوط محمد سوهارتو، ديكتاتور اندونزي در ماه مي سال ۱۹۹۸، فضايي متفاوت در اين جامعه حاكم شد. افزايش آزاديهاي سياسي مي رفت تا به استقلال طلبي مردم آچه ابعاد تازه اي ببخشد اما با گذشت اين دوره كوتاه ، روند سركوب مقاومت هاي مردمي و تبعيد رهبران آچه به روال گذشته دنبال شد.
* مگاواتي سوكارنو و صلح ژنو
در نهم دسامبر سال ۲۰۰۲ ميلادي دولت مركزي و چريكهاي جنبش آچه آزاد(گام) در ژنو گردهم آمدند تا به يك مخاصمه طولاني پايان دهند. مگاواتي سوكارنو رييس جمهوري وقت اندونزي كه چند ماه پيش از اين ، شاهد جدايي و استقلال تيمور شرقي به عنوان بخشي از اين كشور بود، دراجراي توافق صلح آچه، طرحي جديدي را براي خاتمه دادن به ديگر جنبش هاي استقلال طلبي در اين كشور جست و جو مي كرد. بر اساس موافقتنامه صلح ژنو، استان آچه به خودمختاري مي رسيد، اما همچنان به عنوان بخشي از اندونزي قلمداد مي شد. اين استان اجازه مي يافت تا بر منابع نفت و گاز خود تسلط داشته باشد.
طرفين درگير، پس از امضاي اين قرارداد صلح ، آينده روشني را پيش بيني كرده بودند و تحليل گران سياسي نيز “جنبش آچه آزاد” را برنده اين انتخابات معرفي كردند اما آينده، سرنوشت ديگري را رقم زده بود. هنوز ۱۱ روز از امضاي موافقتنامه صلح ميان دولت مركزي اندونزي و جنبش آچه آزاد سپري نشده بود كه خبرگزاريها از آغاز درگيري مسلحانه ميان دو طرف خبر دادند. سخنگوي ارتش اندونزي به راديو دولتي جاكارتا گفته بود كه چريك هاي جنبش آچه يك خودروي نظامي ارتش را منفجر کردند و به سوي سربازان آتش گشودند.
از اين مقطع زماني جنگ رواني نيروهاي دولتي عليه چريكهاي جنبش آچه ابعاد تازه تري به خود گرفت. ” لغو موافقتنامه صلح توسط جنبش آچه ” و ” طرح ارتش در اجراي يك عمليات گسترده براي نابودي چريكها” از محورهاي عمده اين جنگ رواني بود. ارتش اندونزي در اين مقطع اعلام كرده بود كه بسيج ۵۰ هزار نيرو را براي از بين بردن چريك هاي جنبش آچه آزاد، در دستور كار خود دارد. اين در حالي بود كه جنبش آچه به استعداد پنج هزار نيرو در مقابل ۲۶ هزار نظامي دولت مركزي در منطقه صف آرايي كرده بود.
پس از لغو موافقتنامه صلح ميان جنبش آچه و دولت مركزي اندونزي ، ژاپن با ايفاي نقش ميانجي از آنان خواست تا ادامه گفت وگوهاي خود تا دستيابي به يك راه حل جامع را در توكيو ادامه دهند. توكيو قول داده بود كه با برقراري صلح در آچه، ۴۰ میليون دلار به اين منطقه كمك خواهد كرد.
* جاكارتا و مشت آهنين
پاسخ جاكارتا در قبال شكست مذاكرات صلح آچه در ژاپن ، مشت آهنين بود. در ۱۹ مي سال ۲۰۰۳ ميلادي ( ۲۹ ارديبهشت ۱۳۸۲ ) نظاميان اندونزي آچه را از زمين ، هوا و دريا آماج حملات سنگين خود قرار دادند.
در امتداد اين عمليات نظامي كه تلفات سنگيني را به مردم غير نظامي منطقه وارد كرد، جاكارتا تيم اعزامي مذاكره كننده آچه در جريان مذاكرات توكيو را نيز بازداشت كرد.
درگيری ها ميان دوطرف تداوم يافت تا اينكه ” سوسيلو بامبانگ يودهويونو” وزير امنيت كابينه مگاواتي سوكارنو با پيروزي در انتخابات سراسري رياست جمهوري اين كشور، زمام امور را در دست گرفت. مشكلات اقتصادي، بيكاري و فقر در اين كشور پرجمعيت ۲۲۰ ميليون نفري با حدود ۹۰ درصد مسلمان و با بيش از ۱۸ هزار جزيره بزرگ و كوچك و قومها و قبيله هاي گوناگون دشواريهايي فراروي سوسيلو قرار داد. تاثيرات جدا شدن استان تيمور شرقي در سال ۱۹۹۹ از اندونزي و اعلام استقلال آن ، موجب شد تا دولت مركزي اندونزي نتواند استقلال خواهي مردم استانهاي آچه و پاپوآ را مهار كند. وي مي دانست كه در برخورد با مردم آچه كه در طول بيش از دو دهه درگيري نزديك به ۱۴هزار كشته داده اند، راه سختي را پيش روي دارد.
با اين همه سوسيلو ديده بود كه رييسان جمهوري دوره هاي پيش از او با به كارگيري شيوه هاي قهري نتوانستند صلح و آرامش را به آچه بازگردانند. وي كه خود را از موافقان سرسخت گفت و گو و مذاكره با رهبران جنبش آچه آزاد براي برقراري صلح در اين استان معرفي كرده بود، توانست در دور اول و دوم انتخابات رياست جمهوري، بيشترين راي مردم آچه را به خود اختصاص دهد. درگيري و كشمكش ميان طرفين تا ماهها پس از آغاز به كار سوسيلو ادامه داشت تا اينكه قهر طبيعت به داد اين سياستمدار زيرك و خوشبخت رسيد.
*سونامي، تير خلاص به پيكره جنبش آچه
يكي از بزرگترين فاجعه های قرن در ۲۶ دسامبر سال ۲۰۰۴ ميلادي (۶ ديماه سال ۱۳۸۳) به وقوع پيوست.
وقوع سونامي در آسيا و ابعاد فاجعه انساني آن دنيا را تكان داد. قلب اين فاجعه در استان آچه اندونزي بود. خسارات ناشي از سونامي و تحليل رفتن قواي مبارزان آچه، رهبران جنبش در داخل و خارج از كشور را به اين نتيجه رساند كه براي بازسازي استان مصيبت زده آچه چاره اي جز آن ندارند كه پاي ميز مذاكره حاضر شوند.
مارتي آهتيساري، رييس جمهوري پيشين فنلاند، ديپلمات برجسته در ميانجيگري و رييس ابتكار مديريت بحران (CMI) ، ميانجيگري مذاكرات صلح آچه را بر عهده گرفت. وي در يك گفت وگو پيشنهاد يك فنلاندي به نام جوها كريستنسن را براي ميانجيگري، مبناي مذاكرات صلح آچه اعلام كرد.
پس از پنج دور گفت وگو ميان نمايندگان دولت مركزي اندونزي و جنبش آچه در هلسينكي فنلاند و با امضاي يادداشت تفاهم صلح در تاريخ ۱۵ اوت سال ۲۰۰۵ ميلادي (۲۴ مرداد)، به سه دهه خونريزي در استان آچه پايان داد.
عفو زندانيان سياسي جنبش آچه آزاد، تاسيس احزاب سياسي محلي در استان آچه، عقب نشيني نيروهاي امنيتي غير محلي، تشكيل دادگاه حقوق بشر و تاسيس كميسيون مصالحه و حقيقت از مفاد اين يادداشت تفاهم است.
“سوسيلو بامبانگ يودهويونو” رييس جمهوري اندونزي كه جريان امضاي اين توافقنامه را از كاخ مردكا در مركز جاكارتا تماشا مي كرد گفت: مردم اندونزي از جمله برادران من در آچه، اجازه بدهيد اين حادثه مهم را به عنوان چيزي كه بايد به آن افتخار كرد، جشن بگيريم.
* فرازهاي مهم يادداشت تفاهم صلح آچه
” آچه بر تمام بخش هاي عمومي كه با تشكيلات اداري و قضايي خود مرتبط خواهد بود، حاكميت خواهد داشت به جز امور مربوط به روابط خارجي، دفاع خارجي، امنيت ملي، امور پولي و مالي، عدالت و امور مذهبي كه به دولت جمهوري اندونزي متعلق است و بر اساس قانون اساسي تعيين مي شود”.
در اين يادداشت تفاهم آمده است ” هر چه زودتر و قبل از تمام شدن يكسال از امضاي اين يادداشت تفاهم، دولت اندونزي به تاسيس احزاب سياسي محلي كمك خواهد كرد و مردم آچه مي توانند نامزدهاي خود را براي تمام پست هاي انتخاباتي در انتخابات آوريل ۲۰۰۶ معرفي كنند”.
” آچه حق دريافت وام هاي خارجي و تعيين نرخ بهره بانكي فراتر از نرخ بهره بانك مركزي را دارد. ۷۰ درصد منابع هيدروكربور مستقر در خشكي يا دريايي سرزميني آچه به اين استان متعلق است”.
يادداشت تفاهم مي گويد” در چار چوب سيستم قضايي اندونزي ، يك نظام قضايي بي طرف و مستقل از جمله دادگاه استيناف براي آچه تشكيل خواهد شد”. ” تاسيس دادگاه حقوق بشر و كميسيون مصالحه و حقيقت براي آچه”،” عفو تمام اعضاي جنبش آچه آزاد از سوي دولت در ظرف كمتر از ۱۵ روز”، ” تحويل تمام تسليحات ، مهمات و مواد منفجره از سوي جنبش” و ” تاسيس هيات نظارت آچه از سوي اتحاديه اروپا و آسه آن براي نظارت بر اجراي تعهدات مندرج در توافق نامه” از ديگر بندهاي اين يادداشت تفاهم است.
” به عنوان يك قاعده، همه اختلافات در مورد اجراي يادداشت تفاهم توسط ناظران صلح و با گفت وگو طرفين و ارايه سريع اطلاعات مورد نياز از سوي آنها بررسي و حل خواهد شد”.
حدود ۱۰ هزار نفر از مردم استان آچه با تجمع در مسجد “بيت الرحمن” در “باندا آچه” مركز اين استان ، شاهد امضاي موافقتنامه صلح ميان دولت اندونزي و جنبش آچه آزاد بودند. تلويزيون هاي بزرگ در مكانهاي مختلف اين مسجد نصب شده بود و مراسم زنده امضاي پيمان صلح براي مردمي كه در مسجد گرد آمده بودند، پخش شد. استقرار تيم ناظران اتحاديه اروپا و اتحادیه جنوب شرق آسيا (آسه آن) پس از امضاي توافق صلح در مناطق درگير كه با هدف رسيدگي و نظارت بر اجراي توافقنامه صلح هلسينكي صورت گرفت، نشان از يك عزم جمعي براي حل ريشه اي مشكل آچه دارد. آزادي شماري از چريك هاي جنبش آچه آزاد از زندانهاي اندونزي در روزهاي پس از امضاي موافقتنامه صلح به اين خوشبيني دامن زد.
چهار مسوول ارشد جنبش آچه آزاد كه در سال ۲۰۰۳ ميلادي و هنگام شكست تلاشهاي صلح ميان طرفين در توكيو بازداشت شده بودند، جزو آزادشدگان بودند. آنان پس از آزادي، به مانند ديگر مردم منطقه آچه به آينده مي انديشیدند، روزهايي كه در پس خود ، تجربه هاي بسياري به آنان خواهد آموخت.
*روزنامه نگار
انتهای پیام/