عباس علیپور*
امروزه پدیده مهاجرت و نیز مدیریت مهاجرین در جهان به یکی از موضوعات مهم و راهبردی برای نظامهای سیاسی و دولتها در حوزه خط و مشی، سیاستگذاری، طرحریزی و برنامهریزی تبدیل شده است.
ایران از معدود کشورهای دنیا است که بیش از چهار دهه با اتباع خارجی ارتباط مستقیم دارد و طبق آمارهای رسمی در سال ۱۴۰۱ تعداد کل اتباع خارجی مجاز در جغرافیای کشور بیش از چهار میلیون نفر (۴۰۴۰۵۳۱) محاسبه شده است. البته آمارهای غیررسمی حضور اتباع خارجی را به مراتب بیشتر دانسته و تعداد آنها را بین ۶ تا هفت میلیون تخمین زده و برآورد کردهاند. ویژگیهای برجسته و مهم این میهمانان خارجی (اتباع) را میتوان در موارد ذیل برشمرد:
حضور گسترده اتباع خارجی در ایران همواره امتداد ناامنی همسایگان در غرب (به ویژه کردهای عراقی) و در شرق (به ویژه افغانها) بوده است. به نظر میرسد با توجه به ویژگیهای سیاسی و امنیتی منطقه و احتمال هرگونه بحران در کشورهای همجوار (۱۵ کشور همجوار و همسایه) در آینده، شاهد حضور مهاجرین جدید باشیم. بنابراین جنگزدگی و بحران ویژگی اصلی مهاجرین در ایران بوده است.
دومین ویژگی مهم و مشخصه بارز اتباع خارجی در ایران (به ویژه همسایگان شرقی) عدم تمایل به برگشت پذیری آنها است. مادامی که مهاجرین در ایران استقرار پیدا کردند، شاهد حضور موجهای جمعیتی بعدی پس رویدادی بودهایم. به عبارت دیگر با استقرار و تثبیت مهاجرین در ایران، شاهد حضور خانوادههای آنها در سالهای بعد بودهایم. این خانوادهها امروزه در فرهنگ ایرانی – افغانی هضم شده و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی بسیاری از ویژگیهای جامعه ایران را پذیرفته و از جامعهپذیری بالایی برخوردارند.
سومین ویژگی برجسته اتباع خارجی (به ویژه افغانها) پایین بودن سطح زندگی در بین اتباع خارجی است. این جمعیت غالبا در حاشیه شهرهای بزرگ (در شرق و مرکز کشور) سکنی گزیده و بعضا توانستهاند ترکیب جمعیتی بسیاری از مناطق را دستخوش تحول و دگرگونی سازند. به طور نمونه میتوان گفت جمعیت قابل توجهی از روستاها و شهرهای اطراف کلانشهرهایی همچون تهران و مشهد اتباع خارجی ساکن هستند.
اگر فقط به لحاظ جمعتی مقایسهای تطبیقی از تعداد اتباع خارجی در ایران با جمعیت استانهای داخلی کشور داشته باشیم؛ تعداد (غیررسمی) اتباع خارجی در ایران از سرجمع جمعیت هشت استان کمجمعیت کشور (یعنی ایلام، سمنان، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، چهارمحال بختیاری، زنجان و یزد) بیشتر است.
حضور در کلانشهرها و استقرار در مرکز و حاشیه شهرهای بزرگ ویژگی دیگر اتباع خارجی در کشور است. پراکنش جمعیتی اتباع در ایران هم محدود به گستره یک جغرافیایی نیست، بلکه در تمامی عرصههای زیستی کشور پراکنده شدهاند. (شدت و تراکم آن متفاوت است). فقط در استان تهران بیش از یک میلیون و ششصد هزار تبعه خارجی (طبق آمار رسمی) مستقر شدهاند و آمارهای غیررسمی حضور اتباع قانونی و غیر قانونی را در اطراف تهران بیش از ۲ و نیم میلیون نفر تخمین زدهاند.
در کنار ویژگیهای مذکور، مدیریت بر اتباع خارجی و سرنوشت آنها ضرورتی انکارناپذیر قلمداد میشود. با آنکه در سالهای اخیر خدمات نسبتا خوبی در کشور انجام گرفته است، اما متاسفانه برنامه جامع ملی ساماندهی اتباع در کشور وجود نداشته و سازمانهای ذیربط غالبا خدمات رسان بوده و تاکنون هیچ نهادی متولی کامل و جامع اتباع خارجی در ایران نبوده است.
مطابق وظایف سازمانها و نهادهای متولی اتباع خارجی در ایران چهار نهاد و دستگاه بزرگ به عنوان متولیان اصلی و بیش از ۲۰ دستگاه دیگر به صورت تخصصی درگیر مباحث مربوط به اتباع خارجی هستند.
سردرگمی با نحوه مواجهه با اتباع خارجی در ایران و گسترش روزافزون نیازهای این قشر از جامعه کنونی ایران، کشور را با چالشهای اساسی روبرو کرده است.
حال با توجه به ویژگی و مشخصههای یاد شده، سئوال این است که آیا وقت آن نرسیده است که مسئولان ذیربط با سازوکارهای قانونی، حقوقی و مدیریتی به مشکلات اتباع در ایران پایان دهند؟ شواهد نشان میدهد کشورهای مختلف دنیا امروزه با تشکیل وزارتخانه و سازمانهای تخصصی، مشکلات مهاجرین را حل و فصل کرده و از حضور اتباع خارجی در کشور خود فرصتهای ویژهای خلق کردهاند؛ به عبارت دیگر، آیا وقت آن نرسیده است که سازمانی تخصصی در حوزه مهاجرت تشکیل شود تا بهعنوان یک نهاد فرادست بتواند گسیختگیهای ساختاری و کارگزاری این بخش را سامان دهد؟
پاسخ به این سئوالات در حیطه وظایف و اختیارات قانونگذاران و دولت خواهد بود. پیشنهاد میشود در راستای تامین منافع ملی، یک وزارتخانه یا سازمان با ماموریتهایی خاص تشکیل شود؛ نهادی که بتواند در عرصه مهاجرین هم مطالبهگر باشد و هم پاسخگو
* مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه مهاجرت
انتهای پیام/ منبع: ایرنا