استفاده از اطلاعات هدفمند فیسبوک برای رأی دهندگان، که منجر به رسوایی “کمبریج آنالیتیکا” شد؛ باعث خشم جهانی شده است. اما این مفهوم چیزی جدید نیست: باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ از شبکه اجتماعی استفاده گسترده ای کرد و در انتخابات سال ۲۰۱۲ خود، “هدف گیری های کوچک” را افزایش داد.
جمع آوری اطلاعات غیر مجاز در مورد ۵۰ میلیون کاربر فیسبوک توسط یک شرکت مشاوره در بریتانیا که برای دونالد تامپف کار می کرد، بحث های جدی را در مورد اینکه سیاستمداران و بازاریابان، از چنین اطلاعات شخصی استفاده می کنند، ایجاد کرده است. درحالیکه شرکت کمبریج آنالیتیکا، استفاده از داده های آنلاین را برای رأی دهندگان دقیقا هدف قرار دارد. این شرکت انگلیسی در توییتر گفت: “مبارزات انتخاباتی اوباما در سال ۲۰۰۸ به شدت تحت هدایت داده ها بوده است و این فرایند در سال ۲۰۱۲ هم مورد توجه قرار گرفته است.
در حالی که روش های کمبریج آنالیتیکا برای دستیابی به اطلاعات مورد اختلاف است، بهره برداری از رسانه های اجتماعی برای عبور از رای دهندگان و یافتن افرادی که قابل قبول هستند، در هر دو کمپین انتخاباتی بوده است. این شیوه که به اصطلاح میکرو هدفگیری نام دارد، با بهره گیری از تکنیکهتی رایج در بازاریابی در مورد بسیج رای دهندگان و تبدیل آنها به نتایج نظرسنجی هایی است که با هدف تغییر در ذهن مخاطب به کار گرفته می شود.
به گفته “ویکتوریا فرار میرز”، یک دانشمند سیاسی و محقق در دانشگاه متدیست جنوبی، میکرو هدفگیری طولانی مدت اینترنت را پیش از سال ۱۹۷۶ با استفاده از این روش، رایج بوده است. او می گوید هر کسی که از رسانه های اجتماعی استفاده می کند تصمیم می گیرد اطلاعات شخصی خود را به اشتراک بگذارد، هرچند که آنها ممکن است کاملا از اینکه چگونه می تواند هدف بهره برداریهای مختلف قرار گیرند، ممکن است آگاه باشند. به عقیده وی کمپین “Trump” کار بسیار خوبی در زمینه هدفگیری میکرو با تمرکز سشدید بر محله های به ظاهر محلی حاشیه ای که به لطف رسانه های محلی به عنوان بالقوه قابل برآورد شناخته شده بود، انجام داد و آنها را به حالت بالفعل تبدیل کرد.
بر اساس اسناد منتشر شده توسط کمیسیون انتخابات فدرال (FEC)، کمپین ترامپ همچنین در مشاور امنیت ملی جدید، جان بولتون از داده های کمبریج آنالیتیکا استفاده کرده و در حمایت از نامزدهای جمهوریخواه همچنین به این روش ادامه می دهد. حال سوال این است که آیا کاربرد این تکنیک ها در انتخابات ۲۰۱۶ در ایالات متحد با همان شدت بوده است یا برسر آن اختلاف نظر وجود دارد؟
“چیگر شاه”، استاد علوم و فناوری اطلاعات دانشگاه راتگرز معتقد است این داده ها ابزرا تبلیغاتی ترامپ را در بر داشته است. او به خوبی می داند کاربرد فناوری نه فقط در حوزه سیاسی، بلکه در همه انواع حوزه های بازاریابی خواه آنلاین یا سنتی، بسیار سازنده است. با این وجود احتمالا می توان گفت که تحولات ناشی از سوء استفاده از داده های کاربران فیسبوک توسط شرکت کمبریج آنلیتیکا مخاطبان را هدف قرار داده و بهترین بهره برداری را برای کمپینهای انتخاباتی به همراه داشته است.
اگرچه مدارک نشان می دهد هم اوباما و هم ترامپ هرگونه قوانین مربوط به حفاظت از اطلاعات شخصی یا حتی قوانین داخلی فیسبوک را نقض کرده اند تا جاییکه این روند در سال ۲۰۱۵ روبه افزایش بوده است، ولی بسیاری از محققین از جمله چیگرشاه آن را نادیده گرفته اند.
در این شرایط شرکتها و نهادهای اروپایی به سوء استفاده فیسبوک از اطلاعات کاربران اعتراض کرده اند و درمقابل سهام فیسبوک به میزان چشمگیری نیز سقوط کرد. بسیاری از کمپانیهای آمریکایی از جمله موزیلا نیز انتشار تبلیغات فیسبوکی را تحریم کرد که ناشی از سیاست نقض حریم خصوصی کاربران توسط فیسبوک بوده است.
پروفسور “رید غنی”، محقق دانشگاه شیکاگو، که مشاور ارشد مبارزات انتخاباتی ۲۰۱۲ اوباما بود، از استفاده از اطلاعات فیسبوک توسط تیم خود دفاع کرد و در عین حال به بحث در مورد نیاز به اطلاعات بهتر که کاربران بتوانند بدانند که چگونه اطلاعات شخصی خود را حفظ کنند، ضروریست. زیرا کاربران باید از آنچه که در مورد آنها جمع آوری می شود، چه چیزی از آن استفاده می شود، چه کسی آن را به اشتراک می گذارد یا به فروش می رساند و چه چیزی با آن انجام می شود، آگاه باشند. او که از این داده ها به خوبی سوء استفاده کرده است؛ امروز معتقد است باید شرکت ها را تحت فشار قرار داد تا سیاست های حریم خصوصی را حفظ کنند و شرایط استفاده خود از آنها را روشنتر کنند.
انتهای پیام/