حکیم ابوالقاسم فردوسی که به او لقب حکیم سخن و حکیم طوس دادهاند، در سال ۳۲۹ هجری قمری (۳۱۹ یا ۳۲۰ هجری شمسی برابر با ۹۴۰ یا ۹۴۱ میلادی) در طوس به دنیا آمد و در سال ۴۱۱ هجری قمری (۳۹۹ یا ۴۰۰ هجری شمسی برابر با ۱۰۲۰ یا ۱۰۲۱ میلادی) در طوس درگذشت. برخی منابع، تاریخ درگذشت وی را ۴۱۶ هجری قمری (۴۰۳ یا ۴۰۴ هجری شمسی برابر با ۱۰۲۵ یا ۱۰۲۶ میلادی) ذکر کردهاند.
فردوسی، سرودن شاهنامه را در حدود سال ۳۶۷ هجری قمری آغاز نموده و اصلی ترین منبع وی، شاهنامه ابومنصوری بوده که به نثر، در حدود سال ۳۴۶ هجری قمری، به دستور ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی، حاکم وقت طوس و توسط ابونصر معمری، نوشته شده و به تاریخ پیش از اسلام پرداخته است. اصل کتاب شاهنامه ابومنصوری از بین رفته است اما چند صفحه از آن در مقدمه برخی نسخههای خطی شاهنامه فردوسی آمده است و به همین دلیل نیز، این چند صفحه، به روزگار ما رسیده است.
از قدیمیترین نسخههای کامل شاهنامه فردوسی، نسخه بریتانیا است که سال کتابت آن ۶۷۵ هجری قمری است و ۴۹۶۱۸ بیت دارد؛ در ضمن، شاهنامه ای که مصحح آن دکتر جلال خالقی مطلق و همکاران ایشان هستند، ۴۹۵۳۰ بیت دارد. البته، برخی نیز به استناد این بیت از شاهنامه، تعداد ابیات آن را ۶۰۰۰۰ بیت دانستهاند:
بود بیت شش بار بیور هزار
سخنهای شایسته و غمگسار
سخن مشهوری است که شاهنامه فردوسی، فرهنگ ایران پیش از اسلام را با فرهنگ پس از اسلام، پیوند زده است. در هر حال، شاهنامه قطعا یکی از بزرگترین و برجستهترین سروده های حماسی جهان است که تاثیر فراوانی بر ادیبان و شاعران بعد از خود گذاشته و به جرات میتوان گفت که اغلب آثار حماسی پس از فردوسی در ادب فارسی، تحت تاثیر شاهنامه است.
ناصرخسرو را میتوان از نخستین ادیبانی دانست که از فردوسی تاثیر گرفته است. آنچه که میدانيم و بر ما معلوم است، ظاهرا سنایی نیز نخستین کسی است که از قهرمانان شاهنامه برای بیان مفاهیم مربوط به حکمت و عرفان بهره جسته است.
افزون بر این، انوری، خاقانی، مولوی، سعدی، حافظ، جامی، ابن یمین و عبید زاکانی، بزرگانی هستند که از شاهنامه فردوسی تاثیر پذیرفتهاند.
فتحعلیخان کاشانی، متخلص به صبا که ملکالشعرای دربار فتحعلیشاه بوده، شهنشاهنامه را در بحر متقارب، همانند شاهنامه فردوسی سروده است. بعد از مشروطه نیز میرزاده عشقی، عارف قزوینی، محمدتقی بهار و محمدحسین شهریار، تحت تاثیر شاهنامه بودهاند.
رد پای شاهنامه را حتی در آثار شاعران متاخر مانند فریدون مشیری و مهدی اخوان ثالث نیز میتوان یافت. شاهنامه یا قسمتهای از آن به بسیاری از زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است و بسیاری از بزرگان ادب جهان، از فردوسی به نیکی یاد کردهاند.
البته باید توجه داشت که قبل از فردوسی، شعرای بزرگی مانند «هومر»، شاعر بزرگ یونانی، وجود داشتهاند. هومر، ۲۸۰۰ سال پیش، حماسههای ایلیاد و اودیسه را نوشته است. ۲۸ قرن بعد، «استنلی کوبریک» فیلمساز آمریکایی، نام یکی از شاهکارهای خود به اسم «۲۰۰۱، يک اودیسه فضایی» را از کتاب هومر گرفته است. اکنون، اجازه بدهید که حماسههای اودیسه و ایلیاد را از نظر کمی و کیفی با شاهنامه مقایسه کنیم؛ از نظر کمی، شاهنامه حدود ۵۰۰۰۰ بیت دارد و تقریبا دو برابر مجموع ابیات ایلیاد و اودیسه است و به لحاظ کیفی نیز یکی از بزرگترین شاهکارهای تاریخ ادبیات جهان است. اگر دو شاخصه کمیت و کیفیت را تواما، با هم و در کنار هم در نظر بگیریم (منظور از کمیت، تعداد ابیات شاهنامه و منظور از کیفیت، جایگاه ادبی شاهنامه است)، به جرات می توان گفت که فردوسی بزرگترین شاعر عصر خود بود و شاید بتوان گفت که وی بزرگترین شاعری بود که دنیا تا آن زمان، به خود دیده بود. البته، طبیعی است که با توجه به آنکه هومر ۱۸ قرن قبل از فردوسی میزیسته است، وی را یکی از برترین شاعران جهان بدانند.
در هر حال، از نظر تاثیر فردوسی بر بزرگان ادب جهان، موارد ذيل، قابل توجه است:
۱ـ «یوهان ولفگانگ فون گوته» شاعر، نویسنده، نقاش، سیاستمدار و فیلسوف بزرگ آلمانی که یکی از بزرگترین چهرههای ادبیات آلمان و جهان است، از فردوسی به نیکی یاد کرده و او را ستوده است.
۲ـ «ویکتور هوگو» شاعر، داستاننویس و نمایشنامهنویس فرانسوی که یکی از بزرگترین چهرههای ادبیات فرانسه و جهان است، از فردوسی نام برده و از شعرهایش بهره گرفته است.
۳ـ «کریستین یوهان هاینریش هاینه» شاعر مشهور آلمانی، در یکی از منظومههای خود، داستان زندگی فردوسی را به نظم در آورده است.
۴ـ «آلفونس دولا مارتین» شاعر و نویسنده بزرگ فرانسوی، در سال ۱۸۳۵، داستان رستم را در یکی از مجلات فرانسه منتشر کرده است.
۵ـ «واسیلی ژوکوفسکی» شاعر و مترجم روس منظومهای زیبا درباره داستان رستم و سهراب دارد.
۶ـ «متیو آرنولد» شاعر انگلیسی نیز منظومهای متاثر از داستان رستم و سهراب دارد.
۷ـ «فرانسوا کوپه» شاعر فرانسوی، در داستانی از فردوسی و آرامگاه او یاد کرده است.
۸ـ «موریس باره» نویسنده و روزنامهنگار فرانسوی نیز در آثارش از فردوسی یاد کرده است.
ادیبان و شعرای دیگری نیز از فردوسی یاد کردهاند که ذکر آنها از حوصله این بحث، خارج است. صرفا توجه خواننده محترم را به این نکته جلب مینمایم که گوته آلمانی و هوگوی فرانسوی (که از فردوسی یاد کردهاند و تاثیر پذیرفتهاند)، در کنار بزرگانی مانند دانته ایتالیایی، شکسپیر انگلیسی و هومر یونانی، از شناختهشدهترین و تاثیرگذارترین شعرا و نویسندگان اروپا و جهان هستند.
حال از این زاویه، به اهمیت شاهنامه نگاه کنید، هنگامی که فردوسی بر شاعران و ادیبان بزرگ جهان اثر گذاشته است، آن ادیبان نیز به نوبه خود بر دیگر شاعران و ادیبان جهان، اثرگذار بودهاند، بنابراین، ما با شبکهای از تاثیر مستقیم و غیرمستقیم فردوسی بر ادبیات جهان رو به رو هستیم.
اهمیت فردوسی به اندازهای است که تندیسهای او را در بسیاری از مراکز فرهنگی در کشورهای جهان میتوان یافت. همین اواخر، تندیسی از فردوسی در نمایشگاه اکسپوی چین در شانگهای به نمایش درآمد. تندیسهای فردوسی همچنین در مقر یونسکو در پاریس، موزه ملی تاجیکستان، پارک ویلابورگزه در رم ایتالیا و موزه سارایوو در بوسنی نگهداری میشود.
در پايان، به این نکته نیز باید توجه نمود که فردوسی میتواند بر هنرهای دیگر نیز اثرگذار باشد. هنگامی که استاد «لوریس چکناوریان»، اپرایی بر اساس داستانی از شاهنامه میسازد یا وقتی استاد «آندره سوروگین»، نقاش ایرانی-ارمنی، بیش از ۴۰۰ اثر نقاشی و مینیاتور بر اساس داستانهای شاهنامه میکشد، میتوانیم روی تاثیر شاهنامه بر موسیقی، نقاشی، سینما و دیگر هنرها نیز تحقیق و بررسی کنیم. امید است که محققان بزرگوار، در این راستا نیز همت بگمارند.
انتهای پیام/ آندره گالستیان، روزنامه نگار و پژوهشگر اینترنت