سرویس فرهنگی ارتباط امروز – فیلمهای ابرقهرمانی برای بسیاری از هواداران سینما جذاب هستند. اگرچه گروهی از علاقهمندان به هنر هفتم فیلمهای ابرقهرمانی را عناوینی غیرسینمایی و آسیبزا میدانند اما حقیقت آن است که این فیلمها سینما را وارد دوران جدیدی کردهاند که تحسینبرانگیز به نظر میرسد. برای اقلیتی از هواداران فیلمهای سوپرهیرویی که سینما را به عنوان جذابیتی فراتر از یک تفریح عادی دنبال میکنند، فیلمنامه یک فیلم ابرقهرمانی شامل پیچیدگیهای میشود که درک آنها جذاب است.
سوالات متعددی درباره فیلمنامه یک فیلم ابرقهرمانی وجود دارد؛ آیا باید کاملا وامدار کمیکبوکها باشیم؟ آیا پیروی از داستان کمیکبوک خستهکننده نیست؟ چگونه میتوانیم از کلیشهایشدن فیلمنامه فیلم ابرقهرمانی جلوگیری کنیم؟ آیا قراردادن ژانرهای ثانویه در فیلمهای ابرقهرمانی ضروری است؟ در مجموعه مقالات مدرسه فیلمسازی با ویجیاتو همراه باشید تا نگارش یک فیلمنامه فیلم ابرقهرمانی را واکاوی کنید.
سرگرمی اهمیت دارد
یک فیلم ابرقهرمانی قبل از هر ویژگی دیگری باید سرگرمکننده باشد. سرگرمکنندگی بدون هیچ شک و تردیدی به فیلمهای ابرقهرمانی کمک میکند تا محبوب، تاثیرگذار و پرفروش باشند و اگرچه استودیوهای سینمایی اهداف گوناگونی را از ساخت یک فیلم سینمایی دنبال میکنند اما فتح قلههای گیشهها مهمترین هدف آنها لقب میگیرد. بنابراین سرگرمکردن مخاطب را باید اولویت اصلی قرار داد. برای رسیدن به این هدف میتوانید از اصلیترین ویژگیهای ژانرهای گوناگون سینمایی یاری بگیرید.
شخصیتپردازی مهم است
سرگرمی تنها بخشی از هویت یک فیلم ابرقهرمانی است. وقتی شخصیتپردازی، توسعه شخصیت و قوس شخصیت مطرح میشود، فیلمنامه فیلم ابرقهرمانی وارد سطح جدیدی میشود که مطمئنا اهمیت بسیار بیشتری دارد. دنیای سینمایی مارول به شدت تلاش کرد تا شخصیت ابرقهرمانان کمیکبوکهای مارول را تغییر دهد و البته که در رسیدن به این هدف هم موفق ظاهر شد. کاپیتان آمریکا سالها پیش تنها درباره فداکاری بود اما امروز دستاوردهای بسیاری دارد. آیرنمن در سالهای نهچندان دور مردی بود که تنها به موفقیت بیشتر فکر میکرد اما در دنیای سینمایی مارول به شخصیت توسعهیافتهتری تبدیل شد.
دنیای سینمایی مارول در ابتدا تلاش کرد تا ارزشهای سنتی و کلاسیک شخصیتهای کمیکبوکهای مارول را معرفی کند. اما در ادامه جذابیتهای بیشتری برای این شخصیتها فراهم کرد و تلاش کرد تا آنها را در برابر چالشهای بزرگتری قرار دهد. بنابراین امروزه هر کدام از شخصیتهای دنیای سینمایی مارول مسیر خاص خود را دارند. نویسندگان فیلمنامههای فیلمهای مارول تلاش کردند تا ویژگیهای کلیدی هر شخصیت را به یک ارزش تبدیل کنند و آن را به سایر شخصیتها منتقل کنند. آنها در رسیدن به این هدف هم موفق ظاهر شدند.
بنابراین امروزه [در دنیای سینمایی مارول] کاپیتان آمریکا که نماد وفاداری بود به عنوان مردی شناخته میشود که برای موفقیت و بهترشدن هم تلاش کرده است. آیرنمن هم که نماد پیشرفت و غرور بود حالا به نماد وفاداری تبدیل شده که نشان میدهد قوس شخصیتی برای فیلمنامه یک فیلم ابرقهرمانی جذاب اهمیت ویژهای دارد.
نقشه راه فراموش نشود
یک فیلم ابرقهرمانی چه داستانی را دنبال میکند؟ کشیدن نقشه راه این داستان به توسعه بهتر فیلمنامه آن کمک شایانی میکند. نویسندگان دنیای سینمایی مارول از ابتدا هم میدانستند که فیلم Infinity War و فیلم Endgame با پایانهایی تاثیرگذار و مهم همراه میشوند. اما آنها تلاش میکردند تا رگههای احساساتی این فیلمها را تقویت کنند. بنابراین نقشه راه را ترسیم کردند. فیلمنامهنویسهای مارول میدانستند که سنگها و تانوس اهمیت زیادی دارند و باید داستان خوبی داشته باشند. اما ترسیم نقشه راه داستان به آنها کمک کرد تا بهترین پایانبندی را برای دو فیلم کلیدی دنیای سینماییشان تدارک ببینند.
ترسیم نقشه راه به تنهایی کافی نیست و قطعا نقش آن در تسهیلکردن نگارش فیلمنامه هم به حدی نیست که سایر وظایف فیلمنامهنویس را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین اگر نگارش فیلمنامه یک فیلم ابرقهرمانی را برعهده گرفتید، امید زیادی به نقشه راه نداشته باشید. نقشه راه قطعا به شما کمک میکند تا فیلمنامه بینقصی بنویسید اما قرار نیست همه کارها را انجام دهید. بنابراین خلاقیت و شجاعت مواجهشدن با ریسکها هم اهمیت پیدا میکند.
نویسندگان فیلمنامه فیلمهای دنیای سینمایی مارول میدانستند که ابرقهرمانهای متعددی دارند. آنها میتوانستند بسیاری از شخصیتها را حذف کنند اما درنظرگرفتن ریسک حذفکردنها هم اهمیت زیادی داشت. بنابراین پذیرفتند که باید سرگرمی را در اولویت قرار دهند. آنها تراژدیکترین، حماسیترین و احساسیترین پایانها را تدارک دیدند و سرگرمی فیلمهای مارول را وارد سطح جدیدی کردند.
از آنجایی که فیلمهای دنیای سینمایی مارول با تقویم بزرگی از راه میرسند، نگارش فیلمنامه آنها اهمیت بیشتری دارد. چراکه داستان فیلمها باید در نهایت مانند پازلی از قطعات گوناگون در کنار یکدیگر قرار بگیرند و یک تصویر بزرگ را ارائه کنند. نگارش فیلمنامههای فیلم Infinity War و فیلم Endgame از سال ۲۰۱۵ آغاز شدند. آنها ترتیب وقایع زمانی حوادث فیلمهایشان را یادداشت میکردند و در ادامه با کارگردان و تهیهکننده به توافق میرسیدند.
جمعبندی
تلاشکردن مهمترین بخش نگارش یک فیلمنامه است. فیلمنامهنویس باید تلاش کند و هدف خود را در میانمدت بررسی کند. هیچ هدفی در کوتاهمدت حاصل نمیشود. شاید به همین دلیل باشد که فیلمنامهنویسی برای بسیاری از افراد خستهکننده است. فیلمنامهنویسها پذیرفتهاند که پس از چند روز پیاپی، پیروزی بزرگی حاصل نمیشود. بنابراین برای جریانسازی باید صبور بود. برای رسیدن به هدف باید صبر داشت و برای موفقیت باید برنامهریزی کرد. خلاقیت اما اهمیت بسیار زیادی دارد. بنابراین با ترکیب صبر و خلاقیت هر هدفی در دسترس قرار میگیرد.
انتهای پیام/ امیر محمد سلیمانی، ویجیاتو