یک مدرس روزنامه نگاری می گوید که «کپی – پیست» کاری، یکی از بزرگترین عارضه ها در فرایند حرفه ای شدن و جامعه پذیری خبرنگاران در ایران است و با توسعه فضای مجازی، این بیماری حرفه ای و صنفی با شدت بیشتری در مطبوعات وخبرگزاری ها گسترش یافته است.
محسن ایلچی، مدرس دانشگاه و روزنامه نگاری اقتصادی است که از سال ۱۳۷۲ همکاری خود را با روزنامه های کثیرالانتشار آغاز کرده است. ایلچی علاوه بر فعالیت در حوزه روزنامه نگاری، تمرکز مطالعات پژوهشی خویش را در حوزه ارتباطات تجاری و روابط عمومی تجاری دنبال می کند. از وی کتاب های متعددی در حوزه روزنامه نگاری اقتصادی همچون مبانی روزنامه نگاری اقتنصادی، خطاهای رایج روزنامه نگاران اقتصادی، تکنیک های خبر نویسی در بورس، لید نویسی با تاکید بر اخبار اقتصادی، دانشنامه رسانه ای صنعت نفت منتشر شده است، محسن ایلچی هم اینک سردبیری چند ماهنامه اقتصادی را بر عهده دارد. وی دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد ارتباطات اجتماعی و دانشجوی دکترای تخصصی این رشته است.
«محسن ایلچی» ،در آستانه روز خبرنگار(۱۷ مرداد)، با اشاره به اینکه همیشه در این روز از ویژگی ها و خصایص مثبت و دشواری های کاری فعالان عرصه رسانه گفته می شود، گفت: « جا دارد در این روز،همزمان با ستایش همکاران، با نقد از درون، از آُسیب ها ی سوء کارکردها و نارسایی صنفی هم صحبت شود، زیرا مطبوعاتی ها به طور مستمر از دیگران انتقاد می کنند، اما آیا این حرفه قابلیت نقد ندارد ؟»
وی یکی از رفتارهای نابهنجار در این حرفه را که با گسترش فضای مجازی در زندگی حرفه ای تبدیل به امری رایج شده است، کپی و پیست کردن مطالب و محتوی موجود در فضای مجازی درقالب تولید فرآوردهای رسانه ای است، یعنی شماری از خبرنگاران و گزارشگران، به جای آن که خودشان خالق متن و محتوی باشند، از مطالبی که قبلا تولید شده و در فضای مجازی وجود دارد، بدون هیچ دخل وتصرفی استفاده کرده و تحت عنوان خبر، گزارش، مقاله و یادداشت در چرخه کاری تحریریه ها قرار می دهند.»
این روزنامه نگار اقتصادی با اشاره به اینکه سرقت ادبی در دنیای امروز، امری مذموم و ناپسندیده است و مصداق بارز دزدی از نوع معنوی و ربایش افکار دیگران محسوب می شود؛ گفت: «کپی – پیست کاری به روش های متفاوتی انجام می شود، در برخی از مواقع، بعضی خبرنگاران کل یک مطلب را به نام خودشان مصادره کرده و به دبیر سرویس تحویل می دهند؛ گروه دیگر، با برداشت کامل یک پاراگراف از اظهار نظرهای قبلی یک گوینده خبر یا نویسنده تفسیر، اقدام به این کار می کنند و آن را در مجموعه سازه های خبر یا گزارش قرار می دهند، گویی این مطلب در گفت وگو با روزنامه و خبرنگار بیان شده است.»
وی اضافه کرد :«حتی اگر پارگراف برداشتی نقش سابقه خبر را داشته باشد، باز جای تامل داشته و تقریبا می توان نسبت به آن اغماض کرد، اما در بسیاری از موارد، مشاهده می کنم که پارگرافی که تحت عنوان ابزار نظر کارشناسی در یک گزارش یا نظر خواهی بیان شده، عینا قبلا در مطلب منتشر شده دیگر کار شده است.»
محسن ایلچی بیان کرد:«چندی قبل، در حین خواندن یک گزارش نظرخواهی از کارشناسان ،مسئولان و نمایندهای مجلس که به صورت چند منبعی تهیه شده بود، مشاهده کردم که گزارشگر، اظهار نظر یک نماینده مجلس را به نقل از یک فعال بخش خصوصی، نقل کرده است، انگار گزارشگر مشاورسانه ای است که با هر دو طرف هماهنگی کرده و هیچ محدودیتی هم برای این کار از سوی ناقلان قدیم و جدید خبر وجود ندارد! تصور خبرنگار این است که خوب! سردبیر که این مطلب را مو به مو وقت نمی گذارد بخواند!»
وی که سربیری چند مجله تخصصی را برعهده دارد، ادامه داد: یکی دیگر از روش های کپی – پیست که بسیار هم رایج شده است؛ برداشت تمامی پارگراف های گزارش از پارگراف چندین مطلب (خبر یا گزارش) و چیدمان و ترتیب گذاری آن در ساختار گزارش است.در این روش ،خبرنگار مربوطه براساس خط داستان،روایت یا محور گزارش،مطالب پشت سر هم جاگذاری می کند. به همین دلیل گاه مسئول مربوطه تایید گزارش؛ رد پای مطلب دریافتی را در چندین متن اینترنتی مشاهده می کند. در پاره ای از مواقع؛ یک پارگراف، عینا از یک متن دیگر برداشته شده است، اما برای آنکه ردگیری آن از طریق موتور جستجو گر دشوار باشد، فقط با تغییر دو کلمه و جایگزین کردن دو کلمه مترداف به جای آن دو کلمه تغییریافته در قالب گزارش، تلاش می شود که امکان رد گیری سردبیر عقیم بماند که به نظرم این کار در شان روزنامه نگاری و منزلت حرفه خبرنگاری نیست»
این مدرس روزنامه نگاری با اشاره به اینکه کپی – پیست کاری با اصول روزنامه نگاری مجازی همخوانی نداشته و اتفاقا در روزنامه نگاری مجازی با تکنیک هایپر لینک و منبع گذاری و ارجاع دهی اخبار یا خبرهای مرتبط، از سرقت ادبی (plagiarism) جلوگیری می شود؛ اضافه کرد :«به نظرم به میزانی که محورها و موضوعات یک مطلب تخصصی تر باشد و امکان دسترسی به منابع خبری و تحلیلی محدود ترشود، احتمال کپی – پیست کاری بیشتراست.همچنین کپی و پیست درباره مسایلی که به دغدغه عمومی تبدیل شده و مطلب درباره آن مساله در فضای مجازی، متن بیشتری تولید شده باشد، محتمل تر است.»
محسن ایلچی در پاسخ به این سوال که روش غیر اخلاقی کپی – پیست در روزنامه نگاری ایرانی چه پیامدها و آسیب هایی داشته است؛ گفت: «هزینه های این کار بیشتر از آن که مادی باشد، معنوی است. به عنوان نمونه؛ باعث کاهش اعتماد خوانندگان نسبت به محتوای نشریات می شود، زیرا این مطالب قبلا به چاپ رسیده و منتشر شده است، دیگر ضرورتی برای انتشار مجدد آن نیست؛ امروز با توجه به افزایش سواد رسانه ای مخاطبان و تبدیل آنها به کاربران حرفه ای و تولید کننده متن؛ رسانه های مکتوب نباید با کپی – پیست کاری، اقدام به کم فروشی یا فروش جنس بنجل کنند. باور کنیم که مخاطب می خواند و می فهمند. رسانه ها باید به حافظه تاریخی مخاطب احترام بگذارند. »
وی اضافه کرد : «البته این عارضه درمیان شماری از افرادی که به صورت حق التحریری یا آزاد نویسی و براساس سفارش سر دبیر و دبیر تحریریه مطلب یا حتی پرونده ای تهیه می کنند، بیشتر مشاهده می شود، زیرا این افراد تحت استانداردها و دستورالعمل های حرفه ای تحریریه ها فعالیت نمی کنند و تعهدات شغلی و مسئولیت حرفه ای کمتری نسبت به هنجارها، ارزش ها و حتی رعایت استاندارد منسجم یا نیم بند و شفاهی وغیر مکتوب نشریات دارند.»
وی در پاسخ به این سوال که شما چه راهکاری برای مقابله با عارضه کپی – پیست کاری در مطبوعات ارایه می کنید؛ گفت: «مساله تا اندازه زیادی به فرهنگ رسانه ای تبدیل شده و تغییرات فرهنگی، ظاهرا تجویز پذیر نیست. از طرفی برای هر فرد و هر مورد هم نمی توان نسخه ای واحد داشت؛ اما به نظرم، این روند رو به تزاید که متاسفانه در حال هنجاری شدن و عرفی شدن هم است، از دو طریق باید محدود شده و جلوی آن گرفته شود. اولین شروع تحول در بازار کار حرفه ای مطبوعات و تقویت معیارهای حرفه ای در بخش تقاضا یا همان بازار کار است. تنها راه مقابله با این آسیب؛ اقدام مطبوعات به استاندارد گذاری یا مقررات گذاری حرفه ای و اخلاقی است. این مسیری است که نه در ایران، بلکه در دنیای حرفه ای مطبوعات جهان تجربه شده است، مطبوعات باید خودشان با مقررات خود انتظام و خود الزام کننده داشتته باشند.»
وی با اشاره یه اینکه درباره هر مساله نمی توان پای دولت را برای قانون گذاری وسط کشید، گفت: «این موارد که به فرهنگ سازمان های رسانه ای مرتبط است، مشمول قانون گذاری های دولتی نمی شود. بنابراین در بدو ورود و جذب نیروی انسانی یا حین کار باید برای خبرنگاران استانداردها تشریح شود. سردبیر برای یک بار هم که شده باید تکلیفش را با این مساله یا سایر مسایل حل کند.»
وی ادامه داد: چندی قبل یکی از دوستان که اتفاقا سردبیر یکی از روزنامه های پر تیراژ است، تعریف می کرد: « وقتی با کپی – پیست کاری یکی ا زهمکاران حرفه ای تحریریه رو به رو شدم، از اینکه به وی هم این مساله را گوش زد کنم و به روی اش بیاورم، خجالت کشیدم.» این مساله نشان می دهد که وقتی مسئول تحریریه یا ناظران تولید متن نسبت به تقلب محتوایی، به خاطر حرمت افراد کوتاه می آیند، کل تحریریه دیگر این مساله را امری مذموم تلقی نمی کند و مساله هنجاری می شود.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا درج مجدد اخبار و گزارش های خبرگزاری ها درروزنامه ها یک نوع کپی – پیست کاری نیست؟ گفت: « به نوعی چرا این هم کپی – پیست کاری است، روزنامه هایی که فقط در متعالی ترین شکل پوشش خبری، به دلیل کمبود نیرو یا محافظه کاری در انتشار اخباری که به زعم سردبیر نوعی پذیرش مخاطره است، به جای تولید محتوی، صرفا مطالب خبرگزاری ها را باز نشر می دهند، اقدام به نوعی خام فروشی یا کپی – پیست کاری سازمانی می کنند که به نظرشان ظاهر آن مشروع است، اما دست کمی از کپی – پیست کاری فردی ندارد، زیرا این روزها مخاطبان قبل از روزنامه به دریافت اخبار از طریق خبرگزاری ها دسترسی دارند و خوانش مجدد همان مطالب به نوعی فروش مجدد محتوی به آنهاست.»
وی درباره هزینه های مادی و سازمانی پدیده کپی – پیست کاری در مطبوعات کشور گفت: «واقعیت این است که شما باید خودتان را جای سردبیران یا دبیران سرویس ها و ناظران انتشار قرار دهید. اگر در گذشته، صحبت درباره ضرورت کیفیت خبر و گزارش، وجود فاکت و مستندات خبری، نحوه روایت و شیوایی نگارش در میان بوده است، الان در یک عقب گرد حرفه ای، مسئولان انتشار اخبار، باید دغدغه راستی آزمایی مطالب، یعنی فرایند اعتبار منبع پیام، اعتبار محتوی پیام، اعتبار جهت گیری پیام و درنهایت، نگرانی درباره صحت و سقم آن را داشته باشند که این فرایند با توجه به حجم گسترده اطلاع رسانی بردوش سردبیران و دبیران تحریریه است و اصلا منصفانه نیست.»
وی از مدرسان حرفه روزنامه نگاری و کسانی که دست اندارکار باز تعریف محتوی دروس هستند، خواست که روی استانداردهای حرفه روزنامه نگاری از جمله منع انواع روش های سرقت متنی و حقوق مولف، تاکید ورزند، زیرا به میزانی که خبرنگاران در بخش آموزش با خطوط قرمز واقعی تکنیکی و فنی آشنا شوند، رسانه ها با مصایب این گونه، کمتر روبه رو می شوند.»
وی در پایان خاطرنشان کرد:« کپی – پیست کاری، هزینه نظارت و بازبینی مطالب در تحریریه ها را افزایش داده و مدیریت زمان در تحریریه را به هم ریخته است و وقت بسیاری از اعضای ارشد تحریریه، دلیل فقدان آموزش های حرفه ای، خلا استانداردها، نداشتن دستور العمل های اخلاقی، تجربه اندک روزنامه خبرنگاران، عدم آموزش مسئولیت حرفه ای، پایین بودن قدرت نویسندگی مطبوعاتی و تضعیف شم خبری و تامل تحلیلی، آسان نویسی، سری کاری کردن برای صفحه پر کردن، این گونه تلف می شود.»
انتهای پیام/